بهره مندي از دين شناسي بنيادين
فرد منتظر بايد فهم و تلّقي صحيحي از دين داشته باشد؛ مطالعه ي تاريخ اديان بيانگر اين واقعيت است که اديان بر اثر عوامل مختلف و با گذشت زمان هاي متمادي، آرام آرام از خلوص نخستين خود فاصله مي گيرند و خطوط اصلي و فرعي آن ها هر يک به نوعي با حذف و اضافه، تشديد و تضعيف، تبديل و تغيير، تأويل و تفسير و... دچار تحريف - يعني انحراف از اصل - مي شوند.
تمامي اَشکال تحريف را از يک نظر مي توان به دو نوع لفظي و معنوي تقسيم کرد. درباره ي وقوع تحريف در اسلام بايد گفت: هر چند در کتاب آسماني ما قرآن کريم، تحريف لفظي راه نيافته است؛ ليکن در طي چهارده قرن گذشته، عواملي چون تفسير به رأي يا کج فهمي قرآن، فقدان بخشي از منابع حديث و سيره و سنّت، جعل حديث و نشر اسرائيليات، تحريف تاريخ و شخصيت ها، جمود فکري و قشري گري، نفوذ فرهنگ هاي بيگانه و پيدايش رگه هاي التقاط، نِحله سازي مسلمانان و فرقه سازي استعمارگران، مهجورشدن وحي از صحنه ي زندگي اجتماعي و حيات سياسي، ترويج اسلام شناسي هاي مسموم و مغرضانه مانند سناريوي استشراق، تک بُعدي ديدن دين و... همگي به نوعي در تحريف خلوص اسلام نقش داشته اند. [1] .
همچنان که امام خميني؛ فرمودند اگر نبود مجاهدت هاي علمي استخوان سوز و طاقت فرساي علماي عظام - يعني فقيهان و اسلام شناسان ژرف انديش و جامع نگر - معلوم نبود امروز چه چيزي را به جاي اسلام به خورد توده هاي مسلمان مي دادند. ولي با اين وصف، رسوباتي از آن همه جريان ناسالم و انحرافي خواه ناخواه در ذهنيت جامعه ي اسلامي ته نشين خواهد شد.
وظيفه ي فرد منتظر و جامعه ي منتظران در عصر غيبت، به ويژه در دوره ي حاضر - که با تداوم و تورم نظريه پردازي و مطالعات نظري در حوزه ي دين پژوهي، فلسفه هاي مطلق و مضاف و عرصه ي وسيع علوم انساني، روند برداشت هاي ناصواب از دين پيچيده تر است - اين است که اسلام ناب را از سرچشمه هاي اصيل آن دريافت دارند.
بايد توجه داشت که دفترچه ي راهنماي اسلام که صراط مستقيم دستيابي به سعادت را به مؤمنان نشان مي دهد، امروزه نسخه بدل هاي فراوان به ظاهر مشابه، امّا گمراه کننده اي دارد که سعادت مي نمايند، ولي شقاوت مي فروشند.
امام مهدي عليه السّلام نه تنها يک انقلابي و رهبر سترگ سياسي -اجتماعي است که عدالت اجتماعي - اين آرمان همه ي رسولان الهي- را در گستره ي جامعه بشري محقق خواهد ساخت، بلکه يک مصلح بزرگ ديني است. [2] .
او بساط همه ي دين فروشان و بدعت گذاران و التقاطيان و متحجرّان را برخواهد چيد و مردمان را به سوي ابعاد ناشناخته و متروک دين، هدايت خواهد کرد. [3] .
قيام او نهضت عظيم احياي تفکر و حيات ديني است [4] .
و در زمينه ي معرفي و عملي کردن اسلام حقيقي و راستين از هيچ تلاشي فروگذار نخواهد کرد و هر که را در مقابل اين حرکت اصلاحي بايستد، درهم خواهد کوبيد.
اهميت اين امر به گونه اي است که بر پايه ي روايات معتبر، هنگامي که اسلام نخستين بار به دست رسول اکرم صلي الله عليه و آله ظهور کرد مردم با بت هاي سنگي و چوبي در برابر حضرت ايستادگي و مقابله کردند، ليکن در آن زمان که اسلام براي دومين بار به دست مهدي موعود(عجلّ الله تعالي فرجه) ظهور خواهد کرد، گروهي با تمسک به آيات قرآن در برابر آن حضرت صف آرايي خواهند کرد. [5] .
حضرت در روند تکميل پروسه ي احيا و اصلاح، ناگزير با برخي از ياران و سپاهيان خود برخوردي قاطع و سرکوب گرانه خواهد داشت. [6] .
علت آن که جمعي از دينداران صوري يا قشري چنين مقاومت هايي را از خود بروز داده و در مقابل حضرت مي ايستند، دو چيز است:
پاورقي
[1] ر. ک. علل انحطاط مسلمين/ مرتضي مطهري؛ احياي فکر ديني در اسلام/ اقبال لاهوري؛ و همچنين مجموعه ي مقالات اولين و دومين کنگره ي (امام خميني (ره) و احياء تفکر ديني) که در قالب چهار مجلد از سوي دفتر تنظيم و نشر آثار امام خميني انتشار يافته است.
[2] ينابيع المودّة / قندوزي حنفي / چاپ اسلامبول / ص 445فرحة الغري / سيدبن طاووس / حديث از امام علي عليه السّلام به نقل از: إثبات الهداة / ج / 3 ص 560.
[3] مصابيح الأنوار في حلّ مشکلات الأخبار / سيد عبدالله شُبّر / ج / 2 ص 241حديث از امام صادق عليه السّلام به نقل از: الغيبة شيخ طوسي؛ الارشاد / ج / 2 ص / 383چاپ آل البيت (حديث از امام صادق عليه السّلام)؛ إعلام الوري / طبرسي / ص 431بحار الأنوار / ج / 52 ص 337.
[4] منتخب الأثر / لطف الله صافي / باب چهل و يکم / ص / 305ح 1 و 2(احاديث از امام صادق و امام باقرعليهما السّلام) به نقل از الغيبة نعماني؛ ينابيع المودّة / قندوزي / ص (406حديث از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله)؛ الإرشاد / ج / 2 ص 384 و بحارالأنوار / ج / 52 ص (338حديث از امام صادق عليه السّلام).
[5] الغيبة / نعماني / احاديث باب سيزدهم به ويژه ح 19 و 22نوادر الأخبار / فيض کاشاني / کتاب انباء القائم / ص 311نجم الثاقب / حسين طبرسي نوري / باب سوم / ص 133حديث از امام باقرعليه السّلام؛ بحارالانوار / ج / 52 صص 312 و 381.
[6] همان.