نفس زکيه و سيد حسني
مشهور آن است که نفس زکيّه [1] .
در مکّه و ميان رکن و مقام ابراهيم در 25ذي الحجّه به قتل مي رسد و ميان قتل او و ظهور بيش از پانزده شب فاصله نيست [2] .
او جواني است که در مدينه براي ياري و نصرت آل محمد (صلوات اللَّه عليهم اجمعين) به پا مي خيزد -از اين رو در برخي از احاديث از وي با عنوان (مستنصر) [3] .
ياد شده است- و هنگامي که سپاه سفياني به مدينه مي رسد، برادر او را مي کشد [4] .
و وي به حرم امن الهي - مکّه - مي گريزد و در آنجا مظلومانه ذبح مي شود و اين هتک حرمت حريم امن الهي و جنايت وحشيانه، سبب نزول غضب الهي بر سفيانيان مي گردد [5] .
در برخي احاديث، اسم او (محمد بن الحسن) ضبط و معرفي شده است. [6] .
لکن افزون بر (نفس زکيّه)، در روايات باب از دو تن ديگر نيز ياد شده است: سيد حسني و فردي هاشمي.
در ميان محققان و مهدي پژوهان متأخّر و معاصر در تشخيص اين سه تن، اختلاف نظر به چشم مي خورد؛ در باره نفس زکيّه و دو تن ديگر چهار نظريه وجود دارد:
1 - نفس زکيّه شخصي است به نام محمد بن الحسن که ميان رکن کعبه و مقام ابراهيم کشته خواهد شد. از فحواي اين نظريه و تعابير قائل آن چنين استنباط مي شود که نفس زکيّه، از سادات حسني و در واقع همان سيد حسني است. [7] .
2- نفس زکيّه، فردي به نام محمدبن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن، علي بن ابي طالب بوده و همان علوي به پاخاسته ي زمان ابي جعفر منصور، خليفه ي عباسي است. او معاصر با امام صادق عليه السّلام بود و پس از قيام به دست منصور کشته شد. [8] .
3 - نفس زکيّه مجاهدي است از زمره ي بسترسازان ظهور که رهبري عدّه اي از عاشقان امام مهدي عليه السّلام را بر عهده دارد و در راه حضرت در ميان هفتاد تن از علماي زمانه در منطقه اي پشت شهر کوفه به شهادت مي رسد.
او غير از سيد هاشمي تباري است که در مکه و بين رکن کعبه و مقام ابراهيم عليه السّلام سر از تنش جدا مي شود و اين هر دو، غير از سيد حسني هستند که به قتل مي رسد. [9] .
4 - نفس زکيّه، سيّدي والا تبار و حسيني نسب است و هموست که مظلومانه در 25ذي الحجه سر مبارکش در حرم امن الهي مکه مکّرمه از تن جدا مي شود و کمي پيش از ذبح شدن وي، سيّدي هاشمي و حسني تبار در کوفه به همراه هفتاد تن از علماي امت به دست سپاهيان سفياني و در اثناي ورود سپاه مجاهد خراساني از طريق شهرهاي قصر شيرين و خانقين به شهادت مي رسد. طبق اين نظريه، رجل هاشمي و سيد حسني يک تن مي باشند. [10] .
پاورقي
[1] علامه سيد محمد صدر معتقد است صفت (زکيّه) در وهله ي اول مي تواند به يکي از اين دو معنا باشد:
الف - نفس کامل ومهذّب.
ب - فردي که دستش به خون ديگري آلوده نشده است، سپس در ادامه معناي اوّل را ترجيح مي دهد، همچنين در خود (نفس زکيّه) دو معنا را محتمل مي داند:
_ مقصود کشته شدن نوع انسان هاي بي گناه باشد.
_ مقصود کشته شدن فرد صالح معيّني باشد و اين بار احتمال دوّم را بر مي گزيند.
براي مطالعه بيشتر: ر.ک. تاريخ الغيبة الکبري / صص 504 و 505.
[2] إکمال الدين / ج / 2 ص 649الارشاد / ج / 2 ص 374الغيبة / طوسي / ص 445.
[3] الملاحم و الفتن / ص 57بشارة الاسلام / ص 39.
[4] الحاوي للفتاوي / ج / 2 ص 151بحار / ج / 52 ص 208عقد الدرر / ص 99الملاحم و الفتن / ص 61 و در برخي روايات به جاي (برادر) از کشته شدن (پسر عموي) وي سخن به ميان آمده است: ر.ک بشارة الاسلام / ص 187 و در پاره اي از اخبار، قاتلان شهيد مدينه را (بنو فلان) (احتمالاً بني العباس) معرفي کرده اند: ر. ک: الکافي / ج / 1 ص (337چاپ تهران - 1377ه. ق)؛ الزام الناصب / ص 80.
[5] الغيبة / طوسي / ص 464اعلام الوري / ص 406کشف الغمّه / ج / 3 ص 324الغيبة نعماني / صص 172 و 173 و در منابع اهل سنت: الحاوي للفتاوي / ج / 2 ص 135.
[6] بشارة الاسلام / ص 100مثير الاحزان / ص 298منتخب الاثر / ص 454 و در برخي روايات اسم وي: محمد بن عبداللَّه بن الحسن وارد شده است ر.ک. مقاتل الطالبيين / ابو الفرج الاصفهاني / صص 184 و 189.
[7] نظر آيت اللَّه صافي گلپايگاني ر.ک. منتخب الاثر / ص 454.
[8] نظر علامه سيد محمد صدر ر.ک. تاريخ الغيبه الکبري / صص 511 - 506.
[9] نظريه ي امام ابو عبداللَّه محمد بن نعمان عکبري ملقّب به شيخ مفيد ر.ک. الارشاد / ج / 2 ص 368.
[10] نظر کامل سليمان ر.ک. يوم الخلاص / صص 638 - 633 و صص 668 - 661.