حکومت الهي جهاني
برگرفته از بقية اللّه (عليه السلام) ـ جمعي از نويسندگان ـ ص 230.
حکومت جهاني اسلام، هدف انبياء و جانشينان آنان بوده است. هدفي که جز در مدت کمي به آن دست نيافتند و در آن مدت کم نيز با انواع توطئه هاي دشمنان خارجي و مقاومتهاي داخلي روبرو بودند. اما قيام حضرت مهدي (عليه السلام) در زمانيکه آمادگي پذيرش از داخل امت موجود است و دشمنان خارجي منکوب شده اند به برپائي حکومتي مبتني برتوحيد در سرتاسر جهان منجر مي شود و نابودي کفر و شرک و نفاق در سراسر گيتي را در پي دارد.
خداوند در قرآن فرموده است: «وقاتلوهم حتي لاتکون فتنة ويکون الدين کله للّه» با آنها بجنگيد تا اينکه فتنه نباشد و دين تماماً براي خدا باشد. (انفاق 39)
امام باقر (عليه السلام) در تفسير اين آيه فرموده است: (تأويل اين آيه هنوز نيامده است و اگر قائم ما بعداً قيام کند، هرکس او را درک کند خواهد ديد که دين محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) تا آنجا که شب مي رسد، خواهد رسيد تا اينکه بر روي زمين شرک باقي نماند.) [1] .
جهان شمولي و فراگستردگي دين پاک الهي در موارد ديگر نيز بشارت داده شده است.
از جمله آيه زير که به اين عبارت، در سه موضع قرآن تکرار شده است:
«هوالذي أرسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله» [2] .
اوست کسي که رسولش را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر تمام اديان پيروز سازد.
ائمه ما تأويل اين آيه را نيز به ظهور امام مهدي (عليه السلام) برگردانده اند. گستردگي بانگ شهادتين در زمان ظهور حضرت مهدي را امام صادق (عليه السلام) به اين ترتيب بيان مي فرمايد:
«وقتي قائم قيام کند، هيچ زميني نمي ماند مگر اينکه صداي شهادتين ـ لااله الاالله و محمد رسول الله ـ در آن طنين اندازد.» [3] امام محمد باقر (عليه السلام) در روايتي طولاني، درباره امام زمان (عليه السلام) و قيام شکوهمند الهيش چنين مي فرمايد: «مهدي و يارانش به خدا سوگند مي جنگند تا اينکه خداوند به توحيد عبادت شود و هيچ چيز شريک او قرار نگيرد». [4] .
يکي از آفات نهضتها برگشت به تجاوز و ستم پس از پيروزي نهضت است که ريشه آن در واقع عدم تزکيه درون است. اين عدم تزکيه باعث ميشودتا کسانيکه عليه نظام ظالم پيشين به پا خاستند پس از گذشت مدتي از پيروزي بر آنها، به ظالماني جديد مبدل شوندوهمينگونه روزگار بگردد.ودرهمين رابطه است که دعاي علي (عليه السلام) هنگام عزيمت براي جنگ صفين بس پندآموز است:
«اللهم إن أظهرتنا علي عدونا فجنّبنا البغي و سدّدنا للحق و إن اظهرتهم علينا فارزقنا الشهادة واعصمنا من الفتنة» [5] .
(خدايا... اگر ما را بر دشمنان پيروز گردانيدي ما را از ستم و تجاوز و بغي باز دار.و برحق استوار دار، و اگر آنها را بر ما غلبه دادي، شهادت را نصيبت ما کن و از فتنه نگاهمان دار.)
درباره معناي «بغي» درکتاب قاموس قرآن چنين مي خوانيم: «بغي» يعني طلب توأم با تجاوز از حدّ...» [6] بغي روحيه اي است که هرجا توحيد حضور ندارد، ديده مي شود. چرا که توحيد بزرگترين مانع تجاوز از حريم حق است.
از مشخصات جامعه زمان امام مهدي (عليه السلام) اين است که قدرت به دست آمده به «مستي قدرت دچار نشده» و به «بغي و تجاوز بنا حق» نمي افتند.
پاورقي
[1] منتخب الاثر ـ لطف الله صافي ـ 313 ـ 312.
[2] توبه / 33 و فتح / 28.
[3] الزام الناصب ـ ج 1 ـ ص 64 و بحارالانوار ج 52 ص 340.
[4] بحارالانوار ـ ج 52 ص 345.
[5] نهج البلاغه ـ خطبه 170.
[6] قاموس قرآن ـ ج اول ـ ص 207.