بازگشت

سازندگي جامعه


(خودياريهاي اجتماعي)

جامعه از انسانهاي مختلف با افکار، اهداف، آرزوها، رفتار و گفتار گوناگون و با سطوح مختلف مادي و معنوي تشکيل مي شود. هر يک از افراد اجتماع از يک سو بر جامعه اي که در آن زندگي مي کنند، به ميزان شخصيت وجودي خود تأثير مي گذارند و از سوي ديگر از جامعه تأثير مي پذيرند. بنابراين تغيير افکار، اهداف و رفتار تک تک انسانها در حد خود بمنزله تغيير مکانيسم و ساختار جامعه محسوب مي شود....

انتظار فرج و اميد به آينده اي درخشان تغيير اساسي در رفتار و گفتار انسان ايجاد مي کند. پس همانگونه که در سازندگي يک يک انسانها مؤثر است در سازندگي جامعه نيز که از همان انسانها تشکيل شده تأثير خواهد گذاشت.

اعتقاد به ظهور مصلح کل و اينکه زماني مي رسد که تمام نابسامانيهاي اجتماعي برطرف خواهد شد... انسان را وادار مي کند که علاوه بر اصلاح خويش در جهت اصلاح ديگران نيز کوشش نمايد، زيرا اصلاحات زيربنايي اجتماعي که انتظار آنرا مي کشند، يک عمل فردي نيست. بلکه کاري است که تمام انسانهاي متعهد و متقي بايد در آن شرکت کنند و تلاشهاي آنان هماهنگ و يکپارچه باشد و در يک فعاليت بزرگ و گسترده که پهنه گيتي را در بر مي گيرد، هيچ کس نمي تواند از حال ديگران غافل باشد بلکه بايد بر اساس مسئوليتي که بر عهده هر انسان صالحي هست، هرجا ضعفي مشاهده کرد براي اصلاح آن بکوشد.

لذا بر اساس بينش الهي، منتظران واقعي علاوه بر اينکه خود را از نظر فکري، عملي و اخلاقي اصلاح مي کنند، در برابر نابسامانيهاي اجتماعي نيز ايستادگي مي کنند و به امر به معروف و نهي از منکر به عنوان يک فريضه مهم الهي که تحقق ساير دستورات خدا به آن بستگي دارد مي نگرند. به نظر آنها ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) حلقه اي است از حلقه هاي مبارزه حق بر عليه باطل که در طول تاريخ استمرار داشته و اين آخرين حلقه آن مبارزه است که به پيروزي نهايي حق مي انجامد.