بازگشت

حقيقت ذکر


مُطمئناً در اينجا منظور ما از ذکر لقلقه زبان و گفتن الفاظ و تسبيح و تحليل بدون توجّه به محتواي آنها نيست بلکه همانطور که توضيح داده شد، منظور از ذکر توجه باطني نسبت به خداي متعال است و آن است که ملازم با نيّت است. زيرا نيّت امري قلبي و باطني است و تلفظ تسبيحات و... امري لفظي و امري است خارجي، و يک امر خارجي هرگز نمي تواند جزء امر باطني و از اجزايِ تشکيل دهنده آن و مقدمه به وجود آمدن آن باشد.

مقدمه ديگري که در اينجا بايد توضيح داده شود تا وارد اصل مطلب بشويم اين است که: «هر چه توجّه و تمرکز نسبت به امري بيشتر باشد به همان اندازه نيز آن چيز بيشتر در روح انسان نفوذ پيدا خواهد کرد.»

و اگر بخواهيم مطلب را علمي تر بيان کنيم بايد بگوئيم: اولا علم بر دو قسم است: «علم حضوري» و «علم حصولي». علم حضوري مانند علم انسان به خود و حالات روحي خود و مانند علم به غم وقتي که انسان خود غم را وجدان مي کند، يعني غمگين است. (نه علم به صورت ذهني غم) و علم حصولي مانند علم انسان به اشياء خارجي از طريق ادراکات و تصورات ذهني.