قبل از بررسي اجمالي اعتقاد تمام پيروان اديان ابراهيمي به آمدن يک نجات بخش جهاني در آخر زمان، نويسنده محترم آقاي د.عبدالرحيم ملازاده را به مراعات انصاف و عدالت در دشمني با اعتقاد شيعيان به امام زمان دعوت مي کنم تا ضمن آزاد شمردن بيان تحقيق و برداشت، ايشان را از پيامدهاي ناگوار اخروي بي انصافي در قضاوت نيز برحذر داشته باشم.

خداي متعال مي فرمايد: (يا اَيُّها الذّينَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامينَ للهِ شُهَداءِ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنِ قَوْم عَلي اَنْ لا تَعدِلُوا اِعْدِلُوا هُوَ اَقْرَبُ لِلْتَقْوي وَاتَّقُوا اللهَ اِنَّ اللهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُون) [1] .

اي کساني که ايمان آورده ايد پا بر جا براي خدا و الگوهاي نمونه در عدالت اجتماعي باشيد و کينه داشتن بر گروهي از مردم، شما را به بزهکاري وا ندارد که عدالت را مراعات نکنيد، شما عدالت را رعايت کنيد که آن کار براي پرهيزکاري نزديک تر است و از خدا بپرهيزيد چون که خداي متعال بدان چه شما انجام مي دهيد آگاه است.

عملکرد نادرست بعضي از مسئولين نظام کنوني، شما را نبايد به انکار واقعيات و قلب حقايق بکشاند چرا که روز قيامتي در پيش است و حساب و کتابي در کار.



[ صفحه 17]



خداي متعال در قرآن درباره ارزش محتواي تورات موجود در زمان رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

1. (وَ کَيْفَ يُحَکِّمُوکَ وَ عِنْدَهُمُ التَّوْراتُ فيها حُکْمُ الله) [2] .

يهوديان چگونه تو را ميان خود داور قرار مي دهند در حالي که تورات در پيششان است که در آن داوري خداست.

2. (اِنّا اَنْزَلْنا التَّوْراتَ فيها هُديً وَ نُورٌ...) [3] .

ما تورات را فرو فرستاديم که در آن راهنمايي و روشنايي است.

3. (قُلْ يا اَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلي شَيء حَتّي تُقيمُوا التَّوراتَ وَ الاِنجيلَ) [4] .

بگو اي پيروان کتاب هاي آسماني شما بر ارزشي نيستيد تا اين که محتواي تورات و انجيل را بر پا داريد و بدان عمل کنيد.

4. (وَ لَوْ اَنَّهُمْ اَقامُوا التَّوراتَ وَ الاِنْجيلَ وَ ما اُنْزِلَ اِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لاَکُلوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ اَرْجُلِهِمْ) [5] .

و اگر پيروان اديان الهي تورات و انجيل و هر آنچه را که بر ايشان از جانب پروردگارشان فرو فرستاده شده است (از جمله فرقان) بر پاي دارند حتماً (به جهت نزول برکات الهي) هم از بالاي سرشان (از ميوه هاي درختان) مي خورند و هم از زير پاهايشان (از روييدني هاي زميني).

5. (نَزَّلَ عَلَيْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ اَنْزَلَ التَّوْراتَ وَ



[ صفحه 18]



الاِنْجيلَ مِنْ قَبْلُ هُديً لِلنّاسِ وَ اَنْزَلَ الْفُرقان) [6] .

خداي متعال اين کتاب (قرآن) را با واقعيت بر تو فرستاد که محتواي هر آنچه که از کتاب هاي آسماني را که قبلاً نازل شده و فعلاً موجود است راستين مي داند و خداي متعال تورات و انجيل را براي راهنمايي مردم از پيش فرستاده بود و همچنين فرقان را نيز بدين هدف فرستاده است.

بنابراين بشارات تورات و انجيل در مورد نجات بخش جهان مشروعيت و مقبوليت لازم را در پيش کساني که مُصدّق بودن پيامبر اسلام را نسبت به محتواي آن دو کتاب قبول داشته باشند دارد.

چرا که خود مشروعيت و مقبوليت پيامبر اسلام براي اهل کتاب، مکتوب بودن نام آن حضرت در همان تورات و انجيلي بوده است که در زمان آن حضرت در دسترس يهود و نصاري بود.

(اَلّذين يَتَّبِعُونَ الرَّسوُلَ النَّبِيَّ الاُْمِّيَ الّذي يَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراتِ وَ الاِنجيلِ) [7] .

کساني که اين فرستاده خدا و پيامبر (صلي الله عليه وآله) مادر زادي (بيسواد اهل مکه) را پيروي مي کنند که مشخصات او را در آن تورات و انجيلي که در پيششان موجود است نوشته شده مي يابند.

(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهُ وَ الَّذينَ مَعَهُ اَشِداءُ عَلَي الْکُفّارِ رُحَماءِ بَيْنَهُمْ... ذلکَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراتِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الاِنْجيل...) [8] .



[ صفحه 19]



محمد فرستاده خداست و کساني که با او هستند (همان اولي الامر، نه همه مسلمانان) بر کفر ورزان سختگيرند و در ميان خويش مهربان... اين نمايه ايشان در تورات است و نمايه ايشان در انجيل....

بنابراين مجرد مطرح شدن يک موضوع عقيدتي در کتب آسماني گذشته دليل مجعول بودن و نادرست بودن آن و يا اقتباس شدن آن در کتب بعدي نيست بلکه بايد ديد که واقعيت امر کدام است؟

آيا به مجرد اين که مشخصات کامل رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) و اطرافيانش در تورات و انجيل آمده است مي توان پيامبر اسلام را محصول تعليمات و القاءات صهيونيسم در جهان عرب شمرد؟

آيا اهل کتاب مشخصات پيامبر اسلام را همانند مشخصات فرزندان خود پيش از آمدن آن حضرت نمي شناختند؟!

(الّذينَ آتَيْناهُمُ الْکِتابَ يَعْرِفُونَهُ کَما يَعْرِفُونَ اَبْناءَهُمْ) [9] .

کساني که به ايشان کتاب آسماني داده ايم او (محمد (صلي الله عليه وآله)) را آن چنان مي شناسند که پسران خويش را مي شناسند.

اما بعد از بعثت، وقتي که او را برخلاف مطامع خويش ديدند انکارش نمودند و در صدد تحريف کتاب هاي خود برآمدند. [10] .

(فَلَمّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ) [11] .

بنابراين ممکن است مشخصات فرزند پيامبر اسلام (حضرت



[ صفحه 20]



مهدي عج) هم در تورات و هم در انجيل آمده باشد که وقتي آن حضرت ظهور کرد همين يهوديان که حضرت مسيح (عليه السلام) و حضرت محمد (صلي الله عليه وآله)را رد کردند مهدي موعود (عج) را هم انکار کنند که مي کنند.