بازگشت

حجيت قرآن و سنت


آقاي د.عبدالرحيم ملازاده، در قسمتي از مقاله خود مي نويسد:

در قرآن هيچ خبري از اين امام زمان کذايي نيست مگر به زور تحريف آيات و تأويل آن به روش باطنيه که در واقع جنگ با قرآن است.

نويسنده در مقاله خودش «قرآن را تنها حجت الهي بر زمين دانسته» و «هدايت الهي را منحصر به قرآن شمرده است»

در حالي که از حجيت سنت رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) غفلت نموده چرا که فروعات بسياري از اعمال عبادي مسلمانان از قبيل نماز و روزه و حج و... در سنت آمده است نه در قرآن.

اگر به آيه شريفه (مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ اَطاعَ الله) [1] .

يا آيه شريفه (اَطيعُوا اللهَ وَ اطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِي الاَْمْرِ مِنْکُم) [2] توجه کنيم روشن مي شود که حجيت قرآن و کامل بودن دين اسلام در سايه اطاعت از رسول و اولي الامر مي باشد. چنان که تبيين و تفصيل مواد کلي قانون اساسي در بعضي از مواد به مجريان قانون و قواي مقنّنه و قضاييه واگذار مي گردد. بنابراين اگر نامي از مهدي موعود در قرآن نيامده دليل موهوم بودن اين امر نيست، چرا که به گفته خود



[ صفحه 9]



نويسنده در اخبار و احاديث صحيحه ظهور مهدي موعود مطرح شده است. از اين رو وظيفه شرعي هر مسلمان است که در اين نوع مسايل دو نکته را توجه نمايند.

1. مراجعه به سنت رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) بويژه در موارد اختلافي [3] .

2. مراجعه به اولي الامر که از قدرت استنباط برخوردارند. [4] .

بنابراين از نويسنده محترم سؤال مي کنم:

آيا اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (عليه السلام) که وصي رسول اکرم (صلي الله عليه وآله)بود يکي از مصاديق اولي الامر (الذين يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ) نيست؟

اگر پاسخ ايشان مثبت باشد عقل و شرع حکم مي کند که در مورد مهدي موعود نيز که ظاهراً مورد اختلاف ميان شيعيان و اهل سنت است به گفته هاي آن حضرت در نهج البلاغه مراجعه کنند. [5] .



[ صفحه 10]




پاورقي

[1] سوره نساء، آيه 80.

[2] سوره نساء، آيه 59.

[3] سوره نساء، آيه 65.

[4] سوره نساء، آيه 8.

[5] آقاي مهدي فقيه ايماني با جمع آوري کلمات اميرالمؤمنين در کتاب «مهدي منتظر در نهج البلاغه» کار را بر محققين آسان ساخته است.