آيا حضرت موسي يک مصلح و نجاتبخش نبود
فرار يک مصلح و منجي از ميان دشمنان خود، قبل از به عهده گرفتن مسؤليت تبليغ و ارشاد و مبارزه، امري معقول و مشروع است. آيا شما نجات بخش بودن حضرت موسي (عليه السلام) نسبت به بني اسرائيل را باور داريد؟ (يا بَني اِسْرائيلَ قَدْ اَنْجَيْناکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ) [1] .
اي بني اسرائيل ما (به وسيله موسي (عليه السلام)) شما را از دست دشمنان نجات داديم.
همين موسي نجات بخش، وقتي که آن مرد مزاحم را کشت، مردي از دورِ شهر (اَقْصَي الْمَدينَةِ) دوان دوان آمد و به او گفت: (يا مُوسي اِنَّ الْمَلأَيأتَمِروُنَ بِکَ لِيَقْتُلوُک فَاخْرُجْ مِنْها اِنّي لَکَ مِنَ النّاصِحين)
(فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَّرَقَّبُ قالَ: رَبِّ نَجِّني مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ) [2] .
[ صفحه 86]
اي موسي! همانا سرکردگان با يکديگر درباره تو هم فکري مي کنند تا اين که تو را بکشند. پس از اين شهر در رو، چون که من از خير خواهان توام.
پس موسي (عليه السلام) نيز از آن شهر ترسان و نگران بيرون رفت در حالي که مي گفت: خدايا مرا از دست اين قوم ستمکار نجات بخش.
موسي (عليه السلام) ترسيد و فرار کرد و بعد از مبعوث شدن به پيامبري، وقتي که مورد اعتراض فرعون قرار گرفت چنين گفت: (فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لي رَبّي حُکْماً وَجَعَلني مِنَ الْمُرْسَلين) [3] .
بله، من از دست شما فرار کردم چون که از شما ترسيدم که مرا بکشيد پس پروردگارم به من دستور بازگشت به سوي قومم را داد و مرا از فرستادگان قرار داد.
بنابراين، فرار يک فرد مبارز از دست دشمن براي حفظ جان خود و تداوم مبارزه اش از نظر قرآن مانعي ندارد.
اگر دلداري و قوت قلب دادن خداي متعال به حضرت موسي (عليه السلام)نبود حضرت موسي (عليه السلام) باز حاضر به باز آمدن به سوي فرعون نبود. [4] .
(قالَ رَبّي اِنّي اَخافُ اَنْ يُکَذِّبُوني وَ لَهُمْ عَليَّ ذَنْبٌ فَاَخافُ اَنْ يَقْتلون) [5] .
موسي گفت: پروردگارا! همانا من مي ترسم که فرعونيان مرا در
[ صفحه 87]
داشتن اين مأموريت دروغگو بپندارند، علاوه بر اين که براي ايشان در گردن من گناه و پيگردي است که مي ترسم اگر پيششان بروم مرا بکشند.
مهدي موعود (فرزند امام حسن عسکري (عليه السلام)) نيز که گناهي (جز نامشروع شمردن خلافت خلفاي غاصب) نداشت از دست ملأ (سر کردگاني) که براي نابود کردن اين نجات بخش ائتمار (همايش) کرده بودند و پدرانش را به مقر حکومت خود کشانده بودند که «به اصطلاح» از شورش علويان بر عليه حکومت خود راحت باشند و بهتر بتوانند آنان را سرکوب کنند فرار کرده است تا بعداً با لشکري قوي «آسماني و زميني» که خداي متعال در اختيارش خواهد گذاشت (و او را تأييد نموده و موفقش خواهد داشت) به سوي جامعه برگردد و اسلام کامل و واقعي را در روي زمين پياده کند.
[ صفحه 88]
پاورقي
[1] سوره طه، آيه 80.
[2] سوره قصص، آيه 18 ـ 21.
[3] سوره شعرا، آيه 21.
[4] سوره طه، آيه 46 ـ 45.
[5] سوره شعرا، آيه 12 ـ 14 سوره قصص، آيه 32 ـ 34.