بازگشت

مگر حضرت مسيح زنده است


اگر آيه شريفه «مُتَوَفيکَ وَ رافِعُکَ اِليَّ» دليل مردن و عروج بدن مسيح به سوي خدا از آن اتاقک باشد، «از باب مجادله بِاَحْسَن» ما هم قبول مي کنيم که: خداي متعال جان مهدي ما را (بعد از اين که از ترس مأمورين رژيم عباسي، بعد از اقامه نماز ميت بر جنازه پدرش، وارد سرداب (اتاق زير زميني) خانه خودشان گرديد) گرفته و بدنش را هم به سوي خود برده است تا به دست دشمنان نيافتد.

ولي در اين صورت:

اولاً: وجود فرزند براي امام حسن عسکري (عليه السلام) ثابت مي شود چرا که انکار غيبت نفر دوازدهم در يک جاي به ظاهر غير معقول مستلزم قبول يازده نفر قبلي است که به طور طبيعي زندگي کرده و از دنيا رفته اند که از اين قبول و تسلم راه براي قبول معقول بودن چنين غيبتي با توجه به نصوص وارده گشوده مي شود.

ثانياً: بازگشت وي به سوي مردم «همانند بازگشت حضرت مسيح (عليه السلام)» پذيرفته مي شود. هم چنان که بازگشت حضرت مسيح (عليه السلام)در انجيل مطرح و پيشگويي شده است. [1] .

اگر کسي حساسيتي نسبت به غيبت حضرت مهدي (عليه السلام) در



[ صفحه 82]



سرداب سامرا داشته باشد بايد هم انحصار خلافت در 12 نفر از قريش (اهل بيت پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله)) را قبول کند. و هم مهدي موعود بودن فرزند امام حسن عسکري (عليه السلام)را (که در آينده ظهور خواهد کرد همانند بازگشت حضرت مسيح (عليه السلام) بعد از ناپديد شدنش از چشم دشمنان).

اما اگر اين توفي و رفع عيسي (عليه السلام) به سوي خدا را به معني مجازي و عرفي «بر گرفتن و بلند کردن يعني ربودن سريع از ميان مردم» بگيريد و معتقد باشيد که عيسي (عليه السلام) که به اتاقک مورد نظر وارد شد قيافه و لباس خود را عوض کرد و بيرون آمد بدون اين که شناخته شود، همچنان که خيلي از افراد متواري چنين مي کنند و يا اين که خداي متعال او را از در ديگري که برايش باز کرد از کشته شدن نجات داد و بالاخره حضرت مسيح (عليه السلام)از ميان جمع ربوده شد و به زندگي مخفيانه خود (در روي زمين يا در آسمان) ادامه داد که اين مخفيانه زندگي کردن، خود خلوت با يار و دل بر دلدار دادن است

رَفَعَهُ اللهُ اِلَيه (بلند مرتبه شدن با توجه به سوي خدا).

همين برداشت را هم شما مي توانيد در مورد فرزند امام حسن عسکري (عليه السلام)در نظر بگيريد که بعد از اين که وارد سرداب شد با قيافه مبدل يا از در ديگري که برايش گشوده شد بيرون رفت و با خداي خويش مأنوس شد تا روزي که اذن ظهور دهد که در اين مورد روايت ابراهيم بن مهزيار را بعداً خواهيم آورد. ان شاءالله



[ صفحه 83]




پاورقي

[1] انجيل متي، فصل 24، آيه 3.