بازگشت

آخرين خليفه پيامبر اکرم


حال يافتن فرزندي براي امام حسن عسکري (عليه السلام) در پادگان «عسکر» دشمني که خود را بنا حق خليفه رسول الله خوانده است و يازدهمين خليفه واقعي رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) را در پايتخت خود حبس نظري کرده است که مبادا آن موعود منتقم، آخرين وصي آخرين پيامبر به وجود آيد و طواغيت زمان را نابود کند، همانند شناخته شدن موسي نجات بخش در توي صندوقچه در داخل کاخ فرعون مصر است. [1] .

آيا شما از پدر يا مادر موسي انتظار داشتيد که به فرعون و اطرافيانش بگويند که اين کودک همان موعود نجاتبخش بني اسراييل از چنگال تو و سرنگون کننده قدرت و شوکت توست؟

(اِنْ کادَتْ لَتُبْدي بِهِ لَوْ لا اَنْ رَبَطْنا عَلي قَلْبِها) [2] .

هر چند که اگر ما به دل مادر موسي توانايي نمي داديم نزديک بود که وي، موعود بودن آن بچه را بر فرعونيان فاش کند.



[ صفحه 40]



از نظر عقل، بهترين دليل بر امکان يک چيز، يک بار انجام گرفتن آن است. موسي (عليه السلام) به طور ناشناخته در کاخ فرعون پرورش مي يابد و سپس از جانب خدا مأموريت مي يابد که با او مبارزه کند.

مهدي (عليه السلام) (فرزند امام حسن عسکري (عليه السلام)) هم در پادگان فرعون زمانش، معتمد عباسي به دنيا آمده تا بعداً او را يا همکاران و همکيشانش را نابود کند چرا که طبق احاديث اهل بيت (عليهم السلام) فيه سُنَّةٌ من مُوسي. در مهدي روشي از موسي (عليه السلام) نهفته است.

قال الباقر (عليه السلام): «وَ اَمّا سُنَّةٌ مِن موسي (عليه السلام) فَدَوامُ خَوْفِهِ وَ طُولُ غَيْبتَهِ وَ خفاء ولادتِهِ وَ تَعَبِ شيعَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ، مِمّا لَقُوا مِنَ الاَْذي وَ الْهَوانِ اِلي اَنْ اَذِنَ اللهُ عَزَّوَجلَّ في ظُهُورهِ وَ نَصْرِهِ وَ ايَّدَهُ عَلي عَدُوِّه» [3] .

امام باقر (عليه السلام) فرمود: و اما سنتي که از حضرت موسي (عليه السلام) در مهدي موعود خواهد بود اين است که ترسش طولاني، نا پيداييش دراز، ولادتش پنهاني و رنج شيعه اش بعد از تولدش زياد خواهد بود به جهت اذيت و خواري که جانب دشمنانشان اعمال مي شود تا اين که خداي متعال براي ظهورش و ياريش اجازه دهد و او را بر دشمنش پيروز گرداند.

قالَ الصادقُ (عليه السلام): «فِي الْقائِمِ سُنَّةٌ مِنْ مُوسي (عليه السلام) وَ سُنَّةٌ مِنْ يُوسفُ وَ سُنَّةَ مِنْ عيسي وَ سَنَّةٌ مِنْ محمد (صلي الله عليه وآله)،

فَاَمَّا سُنَّةٌ موسي فَخائِفُ يَتَرَقَّبُ اَمّا سُنَّةُ يُوسفُ فَإِنَّ اِخْوَتَهُ کانوا يُبايِعُونَهُ وَ يَشْتَروُنَ مِنْهُ وَ يُخاطِبُونَ وَ لا يَعْرِفُونَهُ،



[ صفحه 41]



اَمّا سُنَّةَ عيسي (عليه السلام)فَالسيّاحَةُ، وَ امّا سُنَّةُ مُحمد فَالسَيفَ» [4] .

امام صادق (عليه السلام) فرمود: در قائم (حضرت مهدي«عج») روشي از حضرت موسي (عليه السلام)، روشي از حضرت يوسف (عليه السلام)، روشي از حضرت عيسي (عليه السلام) و روشي از حضرت محمد (صلي الله عليه وآله) نهفته است.

اما روشي که از حضرت موسي (عليه السلام) در او خواهد بود، اين است که او نيز همانند موسي (عليه السلام) که از ترس فرعونيان از ميان مردم بيرون رفت و پيوسته نگران گرفتار شدن خود بود، هميشه ترسان و نگران از شناخته شدن توسط مردم است.

و اما روشي که از حضرت يوسف (عليه السلام)در او هست، اين است که آن حضرت همانند يوسف (عليه السلام) که برادرانش در مصر با او معامله کردند و جنس خريدند و با وي صحبت کردند ولي او را نشناختند براي مردم و شيعيانش ناشناخته مي ماند.

و اما روشي که از حضرت عيسي (عليه السلام) در او خواهد بود اين است که مهدي (عج) هم همانند حضرت عيسي (عليه السلام) خانه به دوش و بيابان گرد و غير وابسته به آب و خاک است.

و اما روشي که از حضرت محمد (صلي الله عليه وآله) در اوست اين است که او نيز براي پياده کردن دين خدا در روي زمين دست به شمشير خواهد برد و کشتار خواهد کرد.



[ صفحه 42]




پاورقي

[1] سوره طه، آيه 37 ـ 40 سوره قصص، آيه 5 تا 13.

[2] سوره قصص، آيه 10.

[3] کمال الدين، ج 1، ص 327.

[4] الزام الناصب، ص 55 ـ 67.