مژده دوباره
تو آمدي که سر آيد شبان يلدايي
سپيده سرزند از مشرق اهورايي
تو آمدي که بر ويد گل وبهار شود
بهار سبز و شکوفا، در اوج زيبايي
تو آمديکه به پايان بري غم ما را
تو اي شکوفه گلزار عدل مولايي!
گل ستاره ببارد از آسمان بلند
به سررسد غم و اندوه و ناشکيبايي
غم زمانه به لطف شما شفا گيرد
تو آمدي گره از کار بسته بگشايي
زلال رحمت حق رادوباره مژده دهي
دوباره چاره شوددرد و داغ تنهايي