بازگشت

شعر غريب






در آتش رهايم، خدا شاهد است!

به غم مبتلايم، خدا شاهد است!



شب است و دل و بيکسي وايِ من!

به درد آشنايم، خدا شاهد است!



دگر صبر و تابي، دگر طاقتي

نمانده برايم، خدا شاهد است!



دلم ميگدازد در آتش، دريغ!

به غم همنوايم، خدا شاهد است!



شکسته است آيينه هاي مرا

غم دير پايم، خدا شاهد است!



رسيده است تا نا کجا، نا کجا

طنين صدايم، خدا شاهد است!



بگو جان ما را زغم چاره چيست؟

اسير بلايم، خدا شاهد است!



به شعر غريبم به شبهاي غم

ترا ميسرايم، خدا شاهد است!