دور از تو
بي قرار درد غربت، گوشه اي تنها نشستم
اي تمام باور من! از غم رويت شکستم
ز انتظارت بر لب آمد جان از غم خسته من
کي به پايان ميرسد اين غصّه پيوسته من؟
رفته از دل صبر و تابم دور از رخسار ماهت
مينشينم تا هميشه اي اميد من به راهت!
من غريبي دردمندم بي تو اي آرام جانم!
چارهاي کو بر غم و بر ماتم و درد نهانم؟
اي نگاه مهربانت چاره ساز دردهايم!
بي تو درماني ندارد اين غم بي انتهايم
بيقرار لحظه هاي دير پاي انتظارم
ميرسي آيا به فريادم؟ گل باغ بهارم!