بازگشت

اگر دوباره






به پيشواز تو ميآيد، دل شکسته تنهايم

هواي روي ترا دارم، بهار سبز شکوفايم!



به سمت آينه وا کردم، دري براي تماشايت

دري به قبله آيينه، براي هر چه تماشايم



دل هوايي من اينک، به شوق روي توبيتاب است

بيا براي مداواي دل هوايي شيدايم



تمام هستي من با تو، دوباره عطر خدا دارد

رسيده تا به فلک امروز، طنين دلکش آوايم



به بام باور من روزي، اگر دوباره بيفروزي

ظهور صبح درخشاني، به شام تيره يلدايم



قسم به عشق دلم تنگ است!بيا وچاره کن اين غم را

بيا بيا که حضورت را، به اشک شوق پذيرايم



اسير غصه و غم ماندم، هزار بار ترا خواندم

خدا کند که بيايي تو، تو اي تمام تمنّايم!



زمان بي تو نشستن ها، به انتظار تو ماندنها

کسي نديده که خاموشم، کسي نگفته شکيبايم



تو راز خلوت رؤيايي، تو صبح روشن فردايي

تو روح آبي دريايي، منم که عاشق دريايم



هلال ماه خبر داده است، ز شهر فاصله ميآيي

زشهر فاصله ميآيي، تو اي غزال غزل هايم



دوباره زمزمه هاييسبز، زبان ذهن مرا وا کرد

به گوش پنجره پيچيده است، سرود خلوت رؤيايم



قسم به حرمت بيداري، به حق عشق و وفاداري

جوانه ميزند از شادي، دوبال سبز تولاّيم



نسيم خوش خبري آمد، پيام سبز ترا آورد

براي باور ديدارت، به سمت پنجره ميآيم