بازگشت

سمت باغ آينه






پيغام سبز باد صبا آمد

آن دل که رفته بود، به ما آمد



بوي ستاره در همه جا پيچيد

تا مژده نسيم صبا آمد



آن ترجمان مهر و وفاداري

مثل نسيم، سبزورها آمد



مرز هزار فاصله را طي کرد

تا شهر سرخ حادثه ها آمد



عطرش به قلب پنجره ها پيچيد

با او به باغ سينه صفا آمد



از بي نشانه هاي خدا کوچيد

بنگر که از کجا به کجا آمد!



شايد زسمت باغ صنوبرها

شايد زسمت کرب و بلا آمد



از روشن سپيده خبر آورد

فارغ زهرچه چون وچرا آمد



باغ خيال باور ما،گل کرد

از سمت باغ آيينه تا آمد



آميزه صداقت وبيداري

آيينه حضور خدا آمد