باران بيافرين
بر شانه ي من است اندوه آسمان
با چشم من بخوان! با روح من بمان!
تو نبض رويشي، در ز مهرير خاک
اي بيکران سبز! اي سبز بيکران!
اي تک درخت عشق،دروسعت زمين
اي جاري اميد، در رگ رگِ زمان!
خشکيده دست رود،درياست تشنه،زود
باران بيافرين! اي ابر مهربان!
اينجا هواي خاک، دلگير و غم فزاست
تا خود مرا بخوان،آن سوي کهکشان
نعمت ا... شمسي پور