بازگشت

انتظار






اي آخرين ستاره که تأخير ميکني

من زود آمدم، تو چرا ديرميکني؟!



من زود آمدم ـ به يقينيکه خواب رفت ـ

خوابي که اي نيامده تعبير ميکني!



اي آخرين ستاره که با خندهاي زلال

شب را اسير صبح فراگير ميکني



تنها کجا ـ بهانه ابري که چشم ماست ـ

تنها کجا صبوري تقدير ميکني؟



با من بگو،نرفته به صبح تو ميرسم؟

يا اينکه وعده،وعده مرا پيرميکني؟!



عليرضا دهرويه