گل نرگس
بيا تا نغمه ي شوق از نهاد خاک برخيزد
غبار از خاطر آيينه ي افلاک برخيزد
اگر در جلوه آري گوهر پاک وجودت را
صدف ازدامن دريا،گريبان چاک برخيزد
گل شوق تو را در ديده مي کارم، مگر امشب
دل از خواب گران آرزو چالاک برخيزد
اگر پا در رکاب آري، به پابوس سمند تو
هزاران لاله ي خونين جگرازخاک برخيزد
ببار اي ديده امشب قطره قطره اشک بر دامن
که از دل، شعله شعله، آه آتشناک برخيزد
به هنگام ظهور تو، تو اي خورشيد نوراني
به پيش پاي توچون خاکيان زافلاک برخيزد
مگر حرف مرا تکرار سازد اي گل نرگس
سخن با کوه ميگويم،کز او پژواک برخيزد
به شوق نرگس مست تو اي مهر جهان آرا!
بسي گل نغمه ي مستي ز ناي تاک برخيزد
جواد جهان آرايي