بازگشت

مسئوليت انسان در فتنه ها


اکنون که بشر اين ظلم فراگير را شاهد است و چون سرمه چشم از بين مي رود، آن گروه معدود باقي مانده چه مسئوليتي در برابر وضع پيش آمده دارند؟ آيا تکليفي و دستوري متوجه آن ها نخواهد بود؟ آيا مي توانند ضعف خود را بهانه اي براي تقويت ظلم قرار دهند و وضع موجود را تثبيت نمايند؟ و اساساً چگونه بايد حرکت مي کردند، تا در اين جهنم سوزان گرفتار نمي آمدند؟ چه عاملي مي تواند تضمين کند که اين وقايع به وقوع نپيوندد، و سبزي صلح به قرمزي جنگ نينجامد؟

اين ها سؤالاتي است که آدمي در هنگام به دام افتادن در آتش فتنه و جنگ از خود دارد.

پايان خطبه پاسخي به اين سؤالات است که براي گم نشدن و در راه بودن، بايد به علامت هاي راه توجه کرد، و لحظه اي از آن چشم برنداشت، و دائم ملازم سنن قائمه و آثار بيّنه بود، و به عهد و پيماني که رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) براي تداوم حيات آدمي در غدير گرفته بود، ملتزم بود.

عهدشکني، کنار زدن جلوداران راه وکهنه کردن آثار روشن، عواملي است که آدمي را از سير باز مي دارد، و به سرگرداني گرفتار مي نمايد، چون بني اسرائيل که به سرگرداني دچار شدند. آنها شب را تا صبح حرکت مي کردند، ولي صبح خود را در همان جاي اول مي ديدند.

(يَتيهُونَ فِي الاَْرْضِ...) [1] .

«در بيابان سرگردان خواهند بود».

اين سرگرداني چيزي جز نتيجه عهدشکني و عصيان بر امام خود و طغيان بر حضرت موسي (عليه السلام) نبوده است که سنت هاي ثابت حاکم بر تاريخ، هر ناکث عهدشکني را خواهد شکست، و هر قاسط متجاوزي را نابود خواهد کرد، و هر مارق خارج از راه را در بن بست هلاکت خواهد نشاند.

اين است که ناکثان عصر حضرت علي (عليه السلام)هلاک مي شوند، و باقي نمي مانند، و قاسطان تا ابد ملعون و طرد مي شوند، و مارقين در چنگال خون آشام ترين جلادان گرفتار مي آيند.

«فالزموا السنن القائمة و الآثار البينة و العهد القريب الذي عليه باقي النبوة».

«آيينهاي پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) را به کار داريد و آثار آشکار او را پيش چشم داشته باشيد و آن عهدي که هنوز زماني بر آن نگذشته و متمم نبوّت است [يعني امامت]رعايت کنيد».

از اين جا است که دشمن انسانيت، و مغرور به عصبيّت، کسي که در برابر ارزش هاي والاي انساني سجده نکرد، و بر عقل آدمي (تَبارَکَ اللهُ اَحْسَنُ الْخالِقيِنَ) نگفت، و مصمم شد راه را بر انسان سالک ببندد، و او را از ديدن آيات روشن و عَلَم هاي هدايت محروم کند، [يعني شيطان] براي انسان دام ها تنيد وجلوه ها کرد و زينت ها نمود تا او را به دنبال خود، از نور رحمت حق محروم کند، و براي هميشه رجيم و مطرود گرداند، و سلوک او را به سوي حقّ متوقّف کند.

«و اعلموا انّ الشيطان انما يسني لکم طرقه لتتبعوا عقبه».

«بدانيد که شيطان راههاي خود را پيش پاي شما مي گشايد، که از پي او رويد».


پاورقي

[1] مائده: 26.