بازگشت

دعوت سروش آسماني به مهدي


«ألا وفي غد» (اِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ) [1] ؛ (وَلاَتَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ) [2] .

«به خود آييد و در فردا، در صبح وعده گاه، به رحمت خدا اميدوار باشيد».

فردا روزنه اي از آسمان باز مي شود و در پهنه آسمان نوري مي درخشد.

صبح مي آيد و ندايي از آسمان، در پاسخ ناله هاي انسانِ به بن بست نشسته در حلقوم جنگ درنده خو، بر مي خيزد و جهان را متوجه خود مي کند [3] .

اين صدا اعلام مي دارد که کليد رهايي انسانِ در بند، مهدي (عليه السلام) است.

راستي آن روز چه روزي است؟ در آن روز چه پيش آمد و حادثه اي رخ مي دهد؟ انسان ها با شنيدن پيام آسماني چه واکنشي از خود بروز مي دهند؟ و ستمگراني که راه آدمي را تا آن روز سد کرده و شعله جنگ را در مرکز زمين ـ خاورميانه ـ [4] بر افروخته بودند، آينده خود را چگونه مي بينند؟

فردا چنان آبستن حوادث مهيب است که زمين و آسمان به هم دوخته مي شود. فرداي موعود،روزي است که تصورش براي ما ناممکن است و قابل شناخت نيست.

«و سيأتي غد بما لا تعرفون»

«فردا مي آيد به همراه چيزي که براي شما مجهول است».

چنان که قيامت معروف و آشنا نيست.

(وَ ما أدْراکَ مَا الْحاقَّةُ) [5] .

«وچه داني که آن رخ دهنده چيست؟»

منجي بشر که منادي آسمان او را به زمينيان معرفي مي کند، کسي است که از تبار اين جنگِ فراگير نيست. اين جنگ ها در غيبت او شکل گرفته و از گم شدن انسان و جدايي او از هادي خويش برخاسته است.

او از نسل ابراهيمِ خليل (عليه السلام) و از ديار طائف، مدينه، نجف و نينوا است. وي از نسل محمّد (صلي الله عليه وآله وسلم) و علي (عليه السلام) و نُهمين فرزند حسين (عليه السلام) است.

او با انسان هاي جنگ افروز، سنخيت و نسبتي ندارد و اهل تسامح و تساهل نيست، تا به سازش و زد و بند با آنها روي بياورد. او از ددمنشان و جنگ افروزان، از آنان که اسلام را به انحراف کشاندند و بين قرآن و اهل قرآن، فاصله انداختند و اسلام را غريب و قرآن را مهجور کردند، بر اساس عدل ـ نه بر اساس تعصّب و هوي ـ انتقام خواهد کشيد، و کارگزاران را به سبب اعمال ناپسندشان بازخواست خواهد کرد.

«يأخذ الوالي من غيرها عمّالها علي مساويء اعمالها»

«حاکمي است که از غير خاندان حکومتها است، او عمّال و رؤساي حکومتها را بر اعمال زشت آنها مؤاخذه مي کند».


پاورقي

[1] هود: 81.

[2] يوسف: 87.

[3] (واستمع يوم ينادي المناد من مکان قريب)، سوره ق، آيه 41. در روايتي امام صادق (عليه السلام)مي فرمايد: اين صيحه از آسمان است و در آن منادي به اسم قائم و پدرش ندا مي دهد و نجات انسان ها را بشارت دارد. روايات ديگري در منتخب الاثر، باب الرابع، ص553 يافت مي شود.

[4] در اين خطبه حضرت اشاره به شروع جنگ در شام و فلسطين و درگيري در کوفه دارد، و روايات ديگر ادامه آن را در مدينه گزارش مي دهد.

[5] حاقه: 3.