بازگشت

منتظران راستين


حضرت سجاد (عليه السلام) به سه چيز توجه مي دهند: منتظران واقعي و شيعه خالص کساني هستند که خداوند به آن ها عقول و معرفتي داده که غيبت براي آن ها به منزله حضور شده است. دنيا و حکومت هاي پر طمطراق و پر ادّعا، وجودِ سرشار آن ها را پر نکرده و در چشم آن ها ننشسته است، زيرا مي دانند همه اينها براي آدم ها فتنه اي بيش نيستند، و مي خواهند دل و دماغ آدمي را بربايند و او را مسخ کنند وبه اين باور رسيده اند که تنها کسي مي تواند خيرخواه انسان باشد، که طمعي در او نداشته باشد و بر ارزش او واقف باشد، و او همان حجّت خائف مغموري است که با تسليم شدن دنيا و روي آوردن انسان ها ظهور مي کند. او هنگامي که تجربه حجّت هاي ديگر در امّت هاي گذشته و امّت محمّد (صلي الله عليه وآله وسلم)تکرار نشود و دنيا و مردم به او پشت نکنند، پذيراي دعوت شده و از پرده غيبت برون خواهد شد.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) بعد از اين که از اين واقعيّت تاريخي خبر مي دهد و نويد صبحي را مي دهد که انسان ها به آغوش وليّ و امام خود برمي گردند، به وعده قطعي خداوند در قرآن اشاره مي کند و اين آيه را تلاوت مي نمايد:

(وَ نُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ) [1] .

«و خواستيم بر کساني که در زمين فرودست شده بودند، منّت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم، و ايشان را وارث [زمين] کنيم».

سنت و مشيّت خداوند بر اين است که کساني را که بر آن ها جفا شده و حق آن ها به يغما رفته و سرمايه هاي آن ها غارت شده، به حکومت برساند، يعني کساني که دنياداران در پي نابودي آن ها بوده و دزدان شب نور افشاني آن ها را مزاحم مي دانستند و به خاموشي و شکستن آن ها کمر همت بستند، وارثان زمين خواهند شد، همين جماعتي که دنيا بر آن ها چموشي کرد و خود را زير چتر نااهلان برد، و بر آن ها طغيان کرد و آن ها را مضطرب و خائف و منتظر گرداند.

خداوند بر اين گروه با اين ويژگي ها ـ پيروزي در امتحان الهي و کوچکي دنيا در چشم ايشان ـ که داعيان دين حق اند، نعمت بزرگي ارزاني داشت، و آن ها را اوليا و پيشوايان زمين گرداند، و دنيا را در اختيار آن ها قرار داد. آن ها وارثين به حقّ هستند، که ديگر کسي سرمايه آن ها را به ستم نخواهد گرفت.



لکل اناس دولة يرقبونها

و دولتنا في آخر الدهر تظهر [2] .



هر گروهي را دولتي است که انتظار آن را مي کشند، و دولت ما در آخر زمان ظاهر مي شود.


پاورقي

[1] قصص، 5.

[2] شعر منسوب به امام صادق (عليه السلام) است. بحارالانوار، ج 51، ص 143.