بازگشت

برتري علم بر ثروت


علم، آدمي را نگه دار است، زيرا به او وسعت ديد مي دهد، تا راه را از چاه بشناسد. آدمي با نور علم منافع و مضار، خوب و بد و خير و شر خود را مي شناسد و سالم مي ماند. امّا ثروت، باري است بر دوش که بايد به نگه داري آن مشغول و از خود غافل شد.

مال با توزيع کم مي شود و با از بين رفتن، آثارش نيز زائل مي شود، و ثمره اش با خشک شدن درخت آن، پلاسيده شده، نابود مي گردد. امّا علم با نشر و اشاعه نموّ پيدا مي کند و پالايش مي شود و بقا مي يابد.

شناختِ فضيلت علم روشي پسنديده است که به بار خواهد نشست، و ثمراتي را براي متعلم در پي خواهد داشت. اين روش، در حيات عالِم، اطاعت او را به دنبال دارد، و بعد از مرگ از او به نيکي ياد خواهد شد.

علم حاکم است و فرمان روا که در هر رابطه اي، ضابطه اي را ارائه مي دهد، و بايدها و نبايدها از آن نشأت مي گيرد.

حضرت با بيان اين حکمت و با آموزش مرحله به مرحله، کميل را آماده مي سازد تا حقيقتي را که جامعه پشت سر انداخته و با آن به خصومت برخاسته، جلو روي خود قرار دهد.