بازگشت

مناجات و نيايش


خدايا، تو را سپاس مي گوئيم و هر کار و هر سختي را فقط با نام تو آغاز مي کنيم، و جز تو را نيايش و پرستش نمي نمائيم و از غير تو ياري نمي خواهيم.

چقدر از حقيقت و آزادي دور افتاده اند آنان که سخنان و کارهايشان را به نام سرکشان و ستمگران مي گشايند و به شرک و بت پرستي مي گرايند، و در برابر نابکاران و استضعاف گران به تملّق و چاپلوسي و مدح و نيايش مي ايستند و شرافت انسانيّت خود را به طمع مال و مقام نابود مي کنند.

خدايا، به بندگان برگزيده و نيک و فروتنت که وجودشان از استکبار و استثمار و استبداد و استضعاف ديگران منزّه است و به نمونه هاي رحمت و مهر و برابري و برادري و انسان دوستي و خير خواهي به پيامبراني که براي راهنمائي بشر و آزادي انسانها از ذلّت و اسارت فرستاده اي، خصوصاً گرامي ترين و عزيزترين بنده ات، سر حلقه أصفيا، خاتم انبياء محمد مصطفي و خاندان پاک و پاکيزه اش، درود مي فرستيم.

و به آن شخصيت عظيمي که به فرمان تو کاخهاي ستمگران را ويران، و بيدادگري و فساد و استبداد را ريشه کن مي سازد و جهان را در پناه حکومت اسلام و نظامات قرآن، از شرّ کفر و شرک و رژيمهاي فاسد و نظامات استعبادي و غير انساني نجات مي دهد، حضرت ولي عصر و امان دهر، صاحب الامر حجة بن الحسن العسکري ـ أرواح العالمين له الفداء ـ صلوات و سلام عرض مي کنيم.

خداوندا، اين آيه از کتاب بزرگ تو است:

(و نريد أن نمنّ علي الذين اسضعفوا في الارض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثين) [1] = «و چنين مي خواهيم که بر آنان که در زمين به استضعاف گرفته شده اند، منت گذاشته و آنان را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم».

بارالها، تو وعده داده اي به آنانکه در اين زمين استضعاف مي شوند و حقوق و آزادي و موجوديتشان مورد تعرض و دستبرد واقع مي شود، منت گذاري و آنان را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهي.

تو خواسته اي که ضعيفان، و آنان که از حقوق خود محروم شده اند، با ظهور مهدي ناگهان به پاخيزد و انقلاب کنند وبا بزرگترين نهضت آزادي بخش، طاغيان و ياغيان و جباران را از صفحه زمين براندازند و به حيات زورمندان ستم کيش، و قوي پنجه گان ددمنش پايان دهند و قصرهايشان را بر سرشان ويران، و جهان را از آلودگي عناصر کثيف ناپاک، پاک سازند.

آفريدگارا، تو وعده داده اي که مؤمنان و بندگان صالح و شايسته ات را به رهبري مهدي آل محمّد ـ صلوات الله عليهم أجمعين ـ در زمين خلافت دهي تا نهضت جهاني اسلام را عليه بيداد گران و کساني که حقوق ضعفا را پامال، و بر آنها به زور حکومت مي کنند.

و عليه سرمايه داراني که اموال ملتها را به يغما برده، و ربا خواراني که با سرمايه گذاري در بانکها خون نيازمندان بي نوا را مکيده و به تهيدستان و افتادگان رحم نمي نمايند.

و عليه دانشمنداني که علم خود را وسيله کسب مال و جاه، و تقرب به فرمانروايان، و توجيه تجاوزات آنها قرار داده و در برابر منکرات و ستمگريها، و فحشا و هتک نواميس و تجاوز به احکام تو، قفل خاموشي بر دهن زده اند.

و عليه آنان که با حکومت و احکام تو مخالفت مي کنند.

و عليه اجتماعات فاسدي که زن و مردش در منجلاب فساد و فحشا، نابکاري، بي عفتي و بي حجابي و خود فروشي، غوطهور شده اند آنچنان انقلابي بي امان و دگرگون کننده، و وسيع و همه جانبه بر پا کنند که به تمام بدبختيها، نابسامانيها، نابرابريها، بولهوسيها و تبعيضات، خاتمه دهند و رعب و وحشت و ترس و بيم بشر را از شکنجه و آزارهاي روحي و جسمي، تبديل به امن و آرامش سازند.

خدايا، اين سخن محکم و مؤکّد تو است:

(وعد الله الذين آمنوا وعملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم، وليمکن لهم دينهم الذي ارتضي لهم، وليبدلنهم من بعد خوفهم أمناً يعبدونني لا يشرکون بي شيئاً) [2] = «خداوند به کساني از شما که ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند، وعده داده است که حتماً ايشان را در زمين جانشين و خليفه قرار دهد ـ همان گونه که پيششينيان را خلافت بخشيد ـ و دينشان را که برايشان انتخاب کرده و پسنديده است، پا بر جا و برقرار سازد و آنچنان ترس و ناامني آنان را به آرامش و امنيّت تبديل کند که فقط مرا پرستيده و هيچ چيز را شريک من قرار ندهند».

الها، پايان امور از براي تو و بازگشت همه به سوي تو و سرانجام نيک براي بندگان و پرستندگان تو است آنان که زمامداري و حکومتشان بر اساس پرستش تو ونظام اجتماعي و اقتصادي و سياسي دين تو است.

آنان که در قرآن مجيد در توصيفشان فرموده اي:

(الذين إن مکناهم في الارض أقاموا الصلاة، وآتوا الزکاة وأمروا بالمعروف، ونهوا عن المنکر ولله عاقبة الامور) [3] = «آنان که اگر در زمين مستقرشان سازيم، نماز به پا مي دارند، زکات مي دهند، امر به معروف و نهي از منکر مي کنند، و پايان امور از براي خدا است».

خدايا، تو اراده کرده اي که فرعونيان و هامانيان جهان را به کيفر برساني و روز سياهي را که از آن بيم دارند به آنها بنماياني توئي که فرموده اي:

(و نري فرعون وهامان و جنودهما منهم ما کانوا يحذرون) [4] = «و نشان دهيم به فرعون و هامان و لشکريانشان، آنچه را بيم داشتند».

خدايا، تو مي داني که در جهان، کساني که تو را مي پرستند و به عدالت، انسانيّت، شرف، فضيلت و حقيقت ايمان دارند مستضعف شده، و مستکبرين شرق و غرب، و آنها که از تو بيگانه اند، و انديشه هاي شيطاني و آرمانهاي حيواني دارند، قوي پنجه و سرکش گشته اند.

پروردگارا، تو آگاهي که ضعيف شمرده شدگان، از دست استضعاف گران و ستمگران چه مي کشند و تو مي داني که زورمندان براي زيردستان، هر روز و شب چه نقشه هاي جنايتکارانه طرح مي کنند و تو دانائي که اگر از عدل، صلح، آزادي، مساوات، انقلاب، همکاري، همزيستي، دموکراسي، سوسياليزم، رفاه و هر لفظ و اصطلاح ديگر دم مي زنند، دروغ مي گويند و اين الفاظ را بهانه رسيدن به مقاصد خائنانه و تسلط بر بندگان تو و غارت کردن ثروت و ذخائر مالي و معادن آنها کرده اند.

تو مي داني که زورمندان بزرگ، همانها که پرونده هاي خيانت و آلودگي و شهوتراني هاشان، کثيف ترين و رسواترين پرونده ها است، چگونه مي خواهند دنيا را يک لقمه کنند و خود و گروهشان آن را يکجا ببلعند و تو مي داني که سرمايه داران بزرگ دنيا که بيشتر يهودي و يهودي منش هستند و دارائيهاي بي حساب را از غصب اموال کارگران مظلوم و توده هاي محروم اندوخته کرده و بر سياست، اقتصاد، فرهنگ، علم و اخلاق بشر مسلط شده اند، همه را در مسير ارضاي شهوات و اندوختن سرمايه، استخدام کرده اند و چه جنايتها و قتل عامها مي کنند، و چه جنگهائي را بر پا کرده و چه خونهائي را مي ريزند. صدها هزار انسان بي گناه را در فلسطين از خانه و کاشانه خود آواره کرده و در بيابانها و صحراها سرگردان ساخته، و هر روز هم به بهانه اي به آنها حملهور مي شوند، و زن و بچه و کوچک و بزرگشان را مي کشند.

بارالها، تو مي داني که تبعيضات نژادي چگونه به زور اقويا و زمامداران ملل متمدن نما، هنوز هم که هنوز است، قيافه زشت خود را نشان مي دهد.

تو دانائي که بانوان به اسم آزادي و مساوات، غير متساوي در اسارت افتاده و وسيله اطفاء شهوت مردان شده، و امنيّت و آسايش ندارند و از حقيقت مقدّس و رمز متعالي رابطه ازدواج و محيط انس و اطمينان و پر مهر و لطف خانواده محروم شده اند و روز به روز اين تمدن منحوس يا توحش قرن اتم، آنها را به سوي سياه چالهاي سقوط پرت مي کند.

تو آگاهي که در فرهنگ و تمدن غرب و شرق، غيرت همّت، فداکاري د عفت، نجابت، حجاب، حيا و آزرم چسان مفهومش مسخره و مبتذل و بي ارزش شده است که از آن چيزي جز لفظ باقي نمانده است.

خدايا، اگر ما به پا نخيزيم و بنشينيم و اين همه صحنه هاي گمراهي و تباهي را در جهان ببينيم و تکان نخوريم، در پيشگاه تو شديداً مسؤول و مقصّريم.

همه سنتهائي که تو برقرار کرده اي، يا مظلومان و محروماني هستند که براي بر پا داشتن حق و مبارزه با جهل و ظلم و باطل قيام مي کنند و جنود و امدادهاي تو، همه پشتيبان حق پرستان و عدالت خواهان مي باشند و براي نابودي ظلم و باطل، و ايجاد و گسترش حکومت حق و عدل، در کنار اهل حق و مجاهدان واقعي قرار دارند.

تو از مطبوعات دنيا، سينماها، مراکز فساد و فحشاء سياستها، بازرگاني ها، فرهنگها و تعليم و تربيتها، و از همه اوضاع آگاهي و مي بيني که همه اين نمونه ها مظاهر انحطاط فکر بشر و گرايش او به سوي حيوانيّت شده است.

جهان به دو جبهه تقسيم شده است: جبهه زورمندان و استضعاف گران، و جبهه اکثريت استضعاف شده.

خدايا، ما نمي دانيم وقت ظهور فرا رسيده يا نه، اما اين قدر مي دانيم که مستضعفيم، و اگر آن انقلاب تمام عيار مهدي آل محمد ـ عجّل الله تعالي فرجه ـ وقتش نرسيده باشد، تو بايد به ما همّت و نهضت و شوق دهي تا به پا خيزيم و مشعل علم و هدايت اسلام را به دست گرفته و با همراهي و همکاري صدها ميليون مستضعف خدا پرست، با صفوف فشرده و متحد، دين تو را ياري کنيم، و احکام تو را حاکم سازيم، و قرآن را منبع الهام و حرکت خود قرار دهيم و به سوي آينده اي درخشان و اسلامي که نشانه آينده تابناک عصر حکومت مهدي باشد پيش رفته و روز بيدادگر و دشمن دين تو را سياه سازيم.

خداوندا، يأس و نااميدي از رحمت تو در هيچ حال جائز نيست و تو خود فرموده اي: (إن تنصروا الله ينصرکم ويثبت أقدامکم) [5] = «اگر خدا را ياري کنيد، او هم شما را ياري مي نمايد و گامهايتان را استوار مي دارد».

و (الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا وإن الله لمع المحسنين) [6] = «و آنان که در «راه» ما جهاد کنند البته آنان را به راههايمان هدايت مي کنيم، و خداوند هر آينه با نيکوکاران است».

و با وعده هاي صريح تو هيچ کس را در ترک ياري حق و ياري دين تو، عذري نيست. و انتظاري که دستاويز تبليغات دشمنان اسلام، عليه مسلمين شده است، از اسلام نبوده بلکه عين رضايت به وضع موجود و امضاي نابسامانيها و عقب ماندگيها، و مخالف با تحول و تکامل انقلاب اسلام است که اين انتظار، انتظاري که در قرآن تو و در احاديث و روايات دستور داده شده، نيست.

ما را از انتظار بي هدف و بي معني دور ساز و به آن انتظار حقيقي که عامل جنبش و حرکت و مبارزه و مقاومت است، هدايت و آشنا کن.

بارالها، ما را به مسؤوليتهاي خطيري که در برابر تو، نسبت به دين تو و کتاب و احکام تو داريم، راهنمائي فرما و به ما توفيق کامل عطا کن تا وظايف خود ا در راه ياري هدفهاي عالي اسلام و اجراي احکام آن و امر به معروف و نهي از منکر، نصب العين و برنامه خود قرار دهيم.

(ربنا أفرغ علينا صبراً، و ثبت أقدامنا و أنصرنا علي القوم الکافرين) [7] = «پرورگارا، بر ما صبر و پايداري ببخش گامهايمان را استوار بدار، و ما را بر قوم کافران ياري عنايت فرما».


پاورقي

[1] سوره قصص، آيه5.

[2] سوره نور، آيه55.

[3] سوره حج، آيه41.

[4] سوره قصص، آيه6.

[5] سوره محمّد، آيه7.

[6] سوره عنکبوت، آيه69.

[7] سوره بقره، آيه250.