بازگشت

ارزش انتظار


(قل کل متربص فتربصوا فستعلمون من أصحاب الصراط السوي ومن اهتدي) [1] = «بگو همه منتظرند، پس انتظار بکشيد، زود باشد که بدانيد راه راست پويان و کساني که هدايت يافته اند کيانند».

(و قل للذين لا يؤمنون اعملوا علي مکانتکم إنا عاملون، وانتظروا إنا منتظرون) [2] = «بگو به آنا که ايمان نمي آورند (از راه تهديد) عمل کنيد به حال خود، ما هم عمل مي کنيم؟ و منتظر باشيد، ما هم منتظريم».

قال الصادق عليه السلام:

«إن لنا دولة يجيء الله بها اذا شاء ثم قال: من سرّ أن يکون من أصحاب القائم فلينتظر، وليعمل بالورع ومحاسن الاخلاق وهو منتظر» [3] .

حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:

البته که براي ما دولتي است که وقتي خدا خواست آن را مي آورد. هر کس شاد مي شود که از اصحاب قائم عليه السلام باشد، بايد منتظر باشد و بايد کار به پارسائي و اخلاق نيک کند و منتظر باشد.

قال الامام زين العابدين علي بن الحسين عليه السلام:

«تمتد الغيبة بولي الله عزوجل الثاني عشر من أوصياء رسول الله صلي الله و عليه و آْله و سلم والائمة بعده. إن أهل زمان غيبته القائلين بامامته، والمنتظرين لظهوره أفضل من أهل کل زمان» [4] .

امام زين العابدين عليه السلام فرمود:

غيبت ولي خدا و دوازدهمين وصيّ پيغمبر خدا و امامان بعد از پيغمبر صلي الله و عليه و آْله و سلم امتداد پيدا مي کند. اهل زمان غيبت آن حضرت که معتقد به امامت و منتظر ظهور او باشند، از اهل هر زمان برترند.

قال رسول الله صلي الله و عليه و آْله و سلم:

«أفضل العبادة انتظار الفرج» [5] .

رسول خدا صلي الله و عليه و آْله و سلم فرمود:

برترين عبادت، انتظار فرج (و پايان نابسامانيها و دشواريها و بي عدالتي ها و ظهور دولت حقه حضرت مهدي عليه السلام و برقراري مطلق نظام اسلامي) است.

ارزش انتظار

بشر در زندگي اجتماعي و فردي، مرهون نعمت انتظار است و اگر از انتظار بيرون بيايد و اميدي به آينده نداشته باشد، زندگي برايش مفهومي نخواهد داشت و بي هدف و بي مقصد مي شود.

حرکت و انتظار در کنار هم مي باشند و از هم جدا نمي شوند انتظار علت حرکت و تحرک بخش است. آنچه مورد انتظار است، هر چه مقدّس تر و عالي تر باشد، انتظارش نيز ارزنده تر و مقدّس تر خواهد بود و ارزش مردم را بايد از انتظاري که دارند شناخت:

يکي انتظارش اين است که پايان سال شود و رتبه اي بگيرد و حقوق و جيره اش زياد شود.

يکي ديگر انتظارش اين است که پايان سال تحصيلي برسد، گواهي نامه و مدرکي پيدا کند و به وسيله آن کار و شغل مناسبي تهيه نمايد.

يکي منتظر است و ضعش روبراه شود، تا خوانده تشکيل دهد و همسري اختيار کند و از تجرد و تنهائي خود را خلاص سازد.

ديگري منتظر است درآمدش بيشتر شود، خانه شخصي، ماشين سواري و... خريداري کند يا اگر همت و نظرش بلند باشد، بيمارستان يا مسجد يا مدرسه، يا کتابخانه و دار العلمي تأسيس کند.

يک نفر انتظار دارد در فلان مناقصه يا مزايده برنده شود.

خلاصه همه منتظرند کاسب، منتظر کشاورز، منتظر کنتراتچي، منتظر، باغ دار، منتظر صنعتگر، منتظر پدر، مادر و معلم همه منتظرند بلکه ملتها و جامعه ها و حکومتها همه منتظرند.

رژيمهاي سرمايه داري انتظار دارند که قدرتشان بيشتر گسترش يابد و دنيا را شديدتر به زير يوغ بي رحم استثمار خود بکشند و خون ضعفا را بمکند.

رژيمهاي کمونيستي منتظرند انقلاب کمونيستي همه جا را زير چتر خود بگيرد، و شدت فقر و جنگ و اختلاف طبقاتي تحول ايجاد کرده، اوضاع را به نفع آنها عوض کند تا کمونيسم، آزاديهاي فردي و حرمت انساني را در کام خود فرو برد و افراد جامعه مانند يک ماشين يا يک مرکز دامداري که وسايل خوراک و فربه شدن و خوردن و چريدن در آن فراهم شده باشد، منهاي انسانيت زيست کنند.

دانشجويان واقعي و محققان منتظرند با نيروي تفکر و انديشه، مشکلات علمي را حل کرده و هر چه بيشتر بر دانش و درک خود بيفزايند و داريره معلومات را توسعه دهند.

پزشک با ايمان منتظر است نتيجه معالجات خود را در بيمارش ببيند.

(قل کل متربص فتربصوا) [6] = «بگو همه منتظرند، پس منتظر باشيد».

اگر انتظار در اين دنيا که عامل تدريج و تدرّج، تأثير و تأثّر، فعل و انفعال، و گذشت زمان است، از بشر گرفته شود، ديگر ادامه حيات برايش بي لذت و بي معني است.

انتظار است که زندگي را لذت بخش و با روح و با معني مي سازد و شخص را به زندگي علاقه مند مي نمايد.

يک درخت تا وقتي انتظار مي رود رشد کند و سايه داشته باشد و ميوه بدهد، باقي مي ماند ولي وقتي از ميوه دادن و از نمو و ترقي افتاد، آن را قطع مي نمايند و به جايش نهالي مي نشانند که تا سالها چشم انتظار به رشد و نمو ميوه آن بدوزند و آن را پرورش دهند و آبياري کنند.

پس همه جهان و همه جامعه ها و همه مردم و افراد، تا هستند و در سراشيبي سقوط و انقراض و فنا و مرگ و نيستي وارد نشده اند، منتظرند و بايد منتظر باشند.


پاورقي

[1] سوره طه، آيه135.

[2] سوره هود، آيه121.

[3] منتخب الاثر، ف10، ب2، ح9.

[4] منتخب الاثر، ف2، ب24، ح1.

[5] منتخب الاثر، ف10، ب2، ح16.

[6] سوره طه، آيه 135.