بازگشت

مقدمه


بسمه تعالي و له الحمد

پس از رحلت رسول خدا صلي الله و عليه و آْله و سلم و شهادت اميرالمؤمنين و سيد الشهدا عليهما السلام تا امروز، ريشه تمام حرکات و نهضت هاي شيعه و مسلمين، عليه باطل و استثمارگران، همين فلسفه اجتماعي انتظار و عقيده به ادامه مبارزه حق و باطل تا پيروزي مطلق بوده است. ازمتن کتاب

«انتظار»، حالتي است که از ترکيب ايمان و اعتقاد به مباني دين و ولايت امام زمان، شوق و علاقه به ظهور و حکومت و زيست و همراهي با اهل بيت، تنفر از وضع موجود (غيبت امام) و توجه به نقص و فساد و تباهي آن سرچشمه گرفته، در وجود انسان شعله مي کشد و انواع دگرگونيها را در حالت قلبي، انديشه و آمال انساني، رفتار فردي و تلاش اجتماعي انسان، ايجاد مي نمايد که بحث و سخن از آنها، نيازمند به حال و مجال بيشتري است.

اين جزوه که در مقام بيان ارزش و اهميت انتظار مؤمنين براي ظهور مولا، حضرت ولي عصر، امام زمان ـ عليه الصلاة والسلام ـ مي باشد، در بررسي اثرات انتظار، به تبيين تأثيرات اجتماعي آن پرداخته، اين امر را از زواياي گوناگون روشن مي سازد، و تعهدات و وظائف يک منتظر را در قبال مقدمات ظهور و جامعه جهاني و مسلمين آشکار مي گرداند.

اين کتاب که بار نخستين آن، سالها پيشتر از اين، در دوره ننگين طاغوت منتشر شده بود، هم اکنون براي بار ديگر با تغييراتي اندک، به خدمت منتظران و علاقمندان به آستان قدس امام زمان، حضرت ولي عصر ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ تقديم مي گردد.

«الحمد لله الذي يؤمن الخائفين، وينجي الصالحين، و يرفع المستضعفين، ويضع المستکبرين، ويهلک ملوکاً، ويستخلف آخرين [1] = سپاس خدا را که بيمناکان را ايمني، و شايستگان را رهايي مي بخشد، و مستضعفين را بلند مي گرداند، و مستکبرين را فرو مي کشاند، و پادشاهاني را هلاک مي کند، و ديگران را به جاي آنها مي نشاند».

(هو الذي أرسل رسوله بالهدي ودين الحق ليظهره علي الدين کله ولو کره المشرکون) [2] = «او (خدا) است آنکه پيامبر خود را با دين حق به هدايت خلق فرستاد تا دين حق را بر تمام اديان غالب و پيروز گرداند، اگر چه مشرکان کراهت داشته باشند».

(ولقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر أن الارض يرثها عبادي الصالحون) [3] = «به تحقيق در زبور، پس از ذکر (تورات) نوشتيم که زمين را بندگان شايسته من به ارث مي برند».

«ثلاث من کن فيه وجد حلاوة الايمان:

أن يکون الله، و رسوله أحبّ اليه مما سواهما، و أن يحب المرء لا يحبه إلا لله، و أن يکره أن يعود في الکفر بعد أن أنقذه الله منه کما يکره أن يُلقي في النار [4] = سه صفت است که در هر کس باشد، شيريني ايمان را چشيده است:

1ـ خدا و پيامبر خدا در نزد او، از هر چيز و هر کس محبوبتر باشند.

2ـ هر کس را دوست دارد، براي خدا دوست داشته باشد.

3ـ بعد از نعمت اسلام، از بازگشت به کفر (ارتداد و ارتجاع) کراهت داشته باشد، چنانچه افکنده شدن در آتش را کراهت دارد».


پاورقي

[1] از دعاي افتتاح، مروي از حضرت مهدي.

[2] سوره توبه، آيه33.

[3] سوره انبياء، آيه105.

[4] حديث نبوي، الجامع الصغير، ج1، ص135، حرف الثاء.