بازگشت

مردن با عشق ولي عصر


شهيد محراب آية اللَّه دستغيب نقل مي کند:

يکي از رفقا نقل مي کرد برادرش پنجاه سال قبل جوان هيجده ساله اي بود که زيارت جامعه و دوازده امام خواجه نصيرالدين را از حفظ بود. بالأخره مريض مي شود، در حال احتضار زيارت جامعه و خواجه نصيرالدين را مي خواند، عجيب اين است که مي گفت او دو ماه در بستر بود، به واسطه بيماري مانند اسکلتي شده بود، نمي توانست حرکت کند، همين طور افتاده بود، در نهايت ضعف ساعت آخر عمرش وقتي دوازده امام خواجه نصير را خواند تا به اسم حضرت مهدي رسيد از بستر تمام قامت بلند شد، بدني که بايد اين دست و آن دستش کنند نمي دانم که اين چه عشقي است که مرده را زنده مي کند، تا اسم آقا را مي برد بلند مي شود تمام قامت، بعد هم يک دفعه براي ادب خودش را مي اندازد در آستانه در اتاق و مي گويد: آقا خوش آمديد و بعد از دنيا مي رود، آيا عاشق امام زمانِ (عج) خود هستيم؟! [1] .


پاورقي

[1] به نقل از: رضا عبداللهي، در انتظار خورشيد، ص 122.