بازگشت

غيبت امام عصر


پيامبر گرامي اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) مسأله غيبت امام دوازدهم را همواره به مردم گوشزد مي فرمودند. خبر غيبت امام زمان (عج) قبل از تولد ايشان آن قدر بازگو شده بود هرکس که به وجود آن حضرت معتقد بود، به غيبت طولاني آن حضرت نيز عقيده مند مي شد. پيامبر گرامي (ص) اسلام فرمود:

قائم از فرزندان من به موجب عهدي که از من به وي مي رسد پنهان مي شود، آن چنان که بيشتر مردم مي گويند خدا به آل محمد احتياجي ندارد و برخي در ولادتش ترديد مي کنند؛ پس هرکس زمانش را درک کند، بايد به دين خود عمل نمايد و نبايد با دو دلي شيطان را بر خود راه دهد، مبادا که او را از ملت و دين من خارج سازد. [1] .

حضرت علي (ع) نيز فرمود:

قائم ما غيبتي دارد که مدت آن طولاني خواهد بود. آگاه باشيد! هرکس بر دينش ثابت بماند و با طولاني شدن غيبت آن حضرت دلش قساوت پيدا نکند روز رستاخيز، در رتبه من و با من خواهد بود. [2] .

سپس فرمود:

قائم ما، چون قيام کند، بيعت هيچ کس به گردن او نيست و به همين جهت، ولادتش مخفي و خودش غايب مي شود. [3] .

از آن جا که وجود امام (ع) و جانشين پيامبر (ص) از جهات فراوان از جمله رفع اختلاف، تفسير قوانين الهي، هدايت معنوي و باطني و... ضروري است، خداوند مهربان پس از پيامبر اسلام، اميرالمؤمنين و پس از وي يازده فرزندش را يکي پس از ديگري به عنوان امام تعيين فرمود تا مردم از فوايد وجود آنها برخوردار شوند، اما اين سؤال مطرح مي شود که چرا از همان ابتدا امام زمان (عج) از نظرها غايب شدند؟

اساساً با اعتقاد به حکمت خداوند، بديهي است که اين غيبت مصلحت هاي متعددي دارد، هرچند انسان نتواند به آنها پي ببرد. از برخي روايات استفاده مي شود که علت اصلي و اساسي غيبت، پس از ظهور آن بزرگوار آشکار مي گردد.

عبدالله فضل هاشمي گويد:

از امام صادق (ع) شنيدم که فرمود: ناگزير براي صاحب الأمر غيبتي خواهد بود که اهل باطل در آن به شک خواهند افتاد. عرض کردم: چرا؟ فرمود: به جهتي که اجازه نداريم بازگوييم. عرض کردم: حکمتش چيست؟ فرمود: همان حکمتي که در غيبت هاي حجت هاي گذشته وجود داشت و آشکار نمي گردد، مگر بعد از ظهور او، چنان که حکمت کارهاي حضرت خضر (اشاره به سوراخ کردن کشتي، کشتن جوان و تعمير ديوار در داستان خضر و موسي) شناخته نشد، مگر هنگامي که موسي و خضر مي خواستند از هم جدا شوند. اي پسر فضل، موضوع غيبت، امر الهي و سرّي از اسرار خداست و چون خدا را حکيم مي دانيم، تصديق مي کنيم که تمام کارهايش به دانايي و حکمت انجام مي گيرد، گرچه تفصيل آنها براي ما معلوم نگردد. [4] .

البته فوايدي را مي توان براي غيبت آن حضرت برشمرد که در برخي اخبار نيز به آن اشاره شده است که عبارتند از:


پاورقي

[1] شيخ حر عاملي، اثباة الهداة، ج 6، ص 386، به نقل از: دادگر غيبي.

[2] همان، ص 394.

[3] همان، ص 395.

[4] همان، ص 438.