بازگشت

سخن آخر


شيعيان، ديو يأس و نااميدي را از خويش رانده و به عاقبت و سرنوشت بشر خوشبين اند. نيک مي دانند که همه اين برنامه هاي رنگارنگ و مسلک هاي دلفريب مجعولِ بشر قادر نيستند انسان را از گرداب بدبختي نجات دهند و بحران هاي خطرناک جهاني را مهار کنند، بلکه قوانين و دستورهاي جامع و متين اسلام را که از منبع وحي سرچشمه گرفته، براي تأمين سعادت بشر صالح مي دانند. آنان عصر درخشاني را پيش بيني مي کنند که بشر به حدّ کمال رسيده، زمام اداره جهان را به دست امام معصوم (ع) سپرده و از هرگونه خطا و اشتباه و خودخواهي و غرض ورزي منزه و در امان است. شيعه در انتظار چنين روزي است و خود را براي چنين انقلابي آماده مي سازد. اين آروزيي است که از روزگاران قديم درباره آن سخن ها گفته و پيامبران و حکيمان آن را وعده داده اند. انعکاس اين آرزو، در آفاق و اعصار پيچيده و منتظرانِ چشم به راه را در معبر انتظار نشانيده است، تا روزي که امواج اين واقعه بزرگ در جام خورشيد ريزد و نسيم پيروزي از کران تا کران دشت ها وزيدن آغاز نمايد و جوانه هاي شادي به ثمر نشيند و جويبارها، نهرها و رودها در آن ايامِ برکت خيز به جريان در آيند و بانگ «أشهد أن لاإله إلّا اللَّه و أشهد أنّ محمّداً رسول اللَّه» از فراز مأذنه ها در همه جاي جهان طنين انداز شود. عدل و احسان همه جا را فرا گيرد و نابه ساماني ها از ميان برود، و جهل و ستم از جهان رخت بربندد، دل ها منور، عقل ها کامل، دانش ها واقعي، زندگي ها پاک و امتيازهاي پست مادي نابود شود. آن روز همه جا و همه چيز نور و روشنايي خواهد بود.

پروردگارا! ديدارش را آشکار نما و پايگاه هايش را استوار گردان و مارااز کساني قرار ده که ديدگانمان به ديدار او روشن مي شود و مارابه خدمتگزاري او مشغول دار و بر کيش و آيين وي بميران و ما را درگروه او محشور بفرما و چنان چه مرگي بين ما و ديدار او فاصله انداخت، پس ما را هنگام ظهور زنده کن تا از قبرمان بيرون آييم و کفن پوش دررکابش جهاد کنيم. در آن صفي که به صف ايستادگانش را در کتابت ستايش نمودي، پس خدايا! سيماي فرخنده وليّ خودت را در زندگي و پس از مرگ به ما بنمايان.



سر به قيامت چو بر آرم زخاک

نيست مرا جز هوس روي تو



مايل فردوس برين نيستند

خاک نشينان سر کوي تو



کيست که ديوانه نگردد زعشق؟

گر نِگَرد سلسله موي تو



بار دگر زنده شوم بعد موت

گر به مشامم برسد بوي تو