بازگشت

سفيران امام در عصر غيبت صغري


1. ابوعمرو، عثمان بن سعيد عمري اسدي:

وي پيش از ولادت حضرت ولي عصر (عج) به مدت پنج سال از طرف امام هادي و امام حسن عسکري (ع) وکيل و نماينده بود و در ميان شيعيان به عنوان «زيّات» يا «سمّان»؛ يعني روغن فروش ملقب بود، وي اين شغل را براي پوشش نهادن به مقام والاي وکالت و نيابت امام (ع) برگزيد، تا به اين وسيله در آن روزگار خفقان، خود را از شرّ دستگاه خلافت حفظ کند.

درمورد عمري اسدي تعبيرات جالبي از امام حسن عسکري (ع) رسيده، به اين مضمون که آن بزرگوار به وکيل خود در قم (احمد بن اسحاق) فرمودند:

عمري، مورد وثوق و اعتماد من است. آن چه از من نقل کند، بي ترديد از من شنيده است، آن چه بگويد از زبان من مي گويد، از او بشنو و از وي اطاعت کن که او امين و مورد وثوق است. [1] .

هنگامي که عمري اسدي اين لطف و بزرگواري را از امام (ع) را در حق خود شنيد به سجده افتاد و خدا را سپاس گفت و اشک شوق از ديدگانش فروريخت.

2. محمد بن عثمان:

سفير دوم حضرت ولي عصر (ع) در غيبت صغري، ابوجعفر محمد بن عثمان ملقب به عمري دوم است که دوران سفارت او با ايام خلافت معتمد عباسي، معتضد عباسي، مکتفي عباسي و ده سال از خلافت مقتدر عباسي مصادف شد. ايشان در حدود چهل سال مقام والاي نيابت خاصه را به عهده داشت و در سال 305ه.ق ديده از جهان فرو بست.

3. ابوالقاسم، حسين بن روح نوبختي:

سومين نايب خاص حضرت ولي عصر (عج) است که در حدود 21 سال متصدي مقام مقدس سفارت بود. دوران سفارتش با سه خليفه عباسي (مقتدر، قاهر و راضي) مصادف شد. محمدبن عثمان در واپسين لحظات زندگاني به شيعيان حاضر در مجلس فرمود: به من امر شده که به ابوالقاسم، حسين بن روح وصيت نمايم.

حسين بن روح نوبختي پس از 21 سال سفارت، سرانجام، در ماه شعبان 326ه.ق ديده از جهان فرو بست.

4. ابوالحسن، علي بن محمد سمري:

وي چهارمين و آخرين سفير حضرت ولي عصر (عج) بعد از رحلت حسين بن روح بود که مدت سه سال اين منصب را به عهده داشت. سمري از اصحاب نزديک امام حسن عسکري (ع) بود. دوران سفارتش با دو خليفه عباسي (راضي و مقتضي) مصادف شد. ايشان در ماه شعبان 329 بيمار شد و با همين بيماري جهان را وداع گفت. در روزهاي بيماري از وي پرسيدند: ما را به چه کسي توصيه مي کني که بعد از تو در مسائل شرعي و حقوقي به او مراجعه کنيم؟ در پاسخ فرمود: خدا مشيتي دارد که آن را انجام خواهد داد.

آن گاه نامه اي را از ناحيه مقدسه که به خط حضرت بقيةالله (عج) بود درآورد و چنين قرائت کرد:

بِسمِ اللّهِ الرَّحمن الرَّحيمِ.

يا عَلِيَّ بنَ مُحمَّد السَّمريّ، عَظَّم اللّهُ أجرَ إخوانِکَ فيکَ فَإنَّکَ مَيِّتٌ ما بينَکَ وَ بَينَ سِتَّة أيّامٍ. فَاجْمَع أَمْرَکَ وَلاتُوصِ إلي أحَد فَيقومَ مَقامَکَ بَعدَ وَفاتِکَ. فَقَد وَقَعَتِ العَيبَةُ التّامَّةُ، فَلا ظُهورَ إلاّ بَعدَ أن يَأذَنَ اللّهُ -تَعالي ذِکْرُهُ- وَ ذلکَ بَعدَ طُولِ الأمدِ وَقَسوَةِ القُلوبِ وَ امتِلاءِ الأرضِ جَوراً، وَ سَيَأتي شِيعَتي مَن يَدّعي المُشاهَدَةَ. ألافَمَن ادَّعي المُشاهَدَةَ قَبلَ خُروجِ السّفياني وَالصَّيْحَةِ فَهُو کَذّاب مفتر، ولا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ باللّهِ العَليّ العَظيم؛ [2] .

به نام خداوند بخشنده مهربان. خدا پاداش برادرانت را در سوگ تو افزون سازد که تو شش روز ديگر از اين جهان رحلت خواهي کرد. کارهايت را فراهم ساز و کسي را به جانشيني خود برنگزين و به کسي وصيت مکن که غيبت کامل فرا رسيده است. ديگر تا روزي که خداوند تبارک و تعالي بخواهد، ظهوري نخواهد بود و آن مدتي بس دراز است که دل ها را قساوت خواهد گرفت و زمين پر از ظلم و ستم خواهد شد. در اين دوران برخي از شيعيانم ادعاي مشاهده [3] خواهند کرد، آگاه باشيد که هرکس ادعاي مشاهده کند پيش از خروج سفياني و وقوع صيحه دروغ گفته است که هيچ حول و قوّه اي جز براي خداوند بزرگ و بزرگوار نيست.

آن گاه آخرين سفير حضرت طبق وعده مسلّم ايشان، در روز ششم ديده از جهان فرو بست و با رحلت او غيبت صغري از سال 260ه.ق تا سال 329ه.ق، يعني حدود 69 سال پايان يافت. در غيبت صغري رابطه مردم با امام به کلي قطع نشد، اما محدود بود، به گونه اي که هر فردي از شيعه مي توانست به وسيله نواب خاص مشکلات و مسائل خود را به عرض امام برساند و به واسطه آنان پاسخ را دريافت دارد و يا احياناً به حضور امام شرفياب شود. اين دوره را مي توان دوره آمادگي براي غيبت کبري دانست که در آن ارتباط قطع شد و مردم موظف شدند در امور خود به نواب عام، يعني فقها و آگاهان به احکام شرع مراجعه کنند. اگر غيبت کبري به يکباره آغاز مي شد ممکن بود موجب انحراف افکار شود و ذهن ها آماده پذيرش آن نباشد. اما به تدريج و در طول مدت غيبت صغري ذهن ها آماده شد و غيبت کامل آغاز گرديد.

ناگفته نماند که بعد از امام هشتم (ع) نيز ديگر امامان معصوم (ع) تنها براي خواص شيعه آن هم در موارد خاص ظاهر مي شدند، حتي پاسخ سؤالات و رفع نيازمندي هاي آنها را غالباً از پشت پرده انجام مي دادند تا شيعيان را براي غيبت حضرت ولي عصر (عج) آماده کنند. در پرتو همين تجربه و تمرين بود که غيبت امام براي شيعيان دشوار نيامد. پيامبراکرم (ص) مي فرمايد:

... سپس امامشان غايب مي شود و تا مدتي که خدا بخواهد از ديدگانشان پنهان مي شود و براي او دو غيبت خواهد بود و يکي از آنها طولاني تر از ديگري است. هنگامي که پنجمي از نسل هفتمين فرزندم از ديده ها ناپديد شود، هشيار باشيد، آگاه باشيد. [4] .


پاورقي

[1] کليني، اصول کافي، ج 1، ص 330.

[2] بحارالانوار، ج 51، ص 361.

[3] با توجه به احاديث ديگر، منظور از اين که ديگر کسي امام زمان (ع) را تا هنگام ظهورش مشاهده نخواهدکرد، به اين معناست که ديگر نيابت خاصي نخواهد بود.

[4] اربلي، کشف الغمّه، ج 3، ص 454.