بازگشت

چگونه از قبولي و استجابت حوائجمان مطلع شويم و بتوانم آن حوائ


چگونه از قبولي و استجابت حوائجمان مطّلع شويم و بتوانم آن حوائجمان را به بهترين راه و روش به حضرتش برسانيم؟ و متوجّه شويم که خاطر حضرتش از ارائه حوائجمان مکدّر نمي شود؟

پاسخ ما:

اگر شما گفتيد خدايا تا شب براي من يک ميليون تومان پول برسان و رسيد معلوم است مستجاب شده است اطّلاعش همان وجود خارجي اش است و اگر گفتيد که خدايا اين مرض را شفا بده و خوب شديد قبولي اش انجام شده است. و براي قسمت دوّم سؤال هيچ ضرورت ندارد که ما حوائجمان را خودمان به آن حضرت برسانيم ما درباره امام زمان (عليه السّلام) اعتقادمان اين است که اگر در دل اراده بکنيم و حوائجمان را بخواهيم به بهترين وجه به حضرت رسيده است و درباره جمله بعد که فرموده ايد اگر انسان بخواهد حضرت را مکدّر نکند و خدا را هم به غضب نياورد بايد در حاجت خواستن، با خدا دعوا نکنيد، بلکه دعا کند. دعا با دعوا فرق دارد. گاهي مثلا مي گويم خدايا اين حاجت مرا برآور. خدا هم برنياورده است. فردا مي گويم:

خدايا چرا بر نياوردي و روز بعد مي گويم:

خدايا مگر ما چه کرده ايم و بسوي دعوا مي رود. با خدا دعوا نبايد کرد.

فرق بنده و خدا همين است که فرق ظريفي است. هر چه مولا مي گويد بنده بايد حتما عمل کند والاّ بنده نيست ولي هر چه بنده مي گويد مولا خواست عمل مي کند و نخواست عمل نمي کند و اگر بنا باشد او هم حتما عمل بکند فرقي بين بنده و مولا نيست. فرقش اين است که هر چه ما به خدا مي گوئيم خدا اگر خواست و مصلحت دانست عمل مي کند و اگر نخواست عمل نمي کند ولي هر چه خدا به ما گفت ما بايد حتما عمل کنيم. والاّ ما بنده نيستيم و او مولا نيست. اين مسلّم است. اگر بعکس شد اصل مطلب هم بعکس مي شود.

خدا گفته است نماز بخوان ما اگر حالش را داشتيم نماز مي خوانيم والاّ نمي خوانيم. خدا گفته است صله رحم کن ما اگر خواستيم مي کنيم والاّ نمي کنيم.

و در همه واجبات و محرّمات به همين صورت خواستيم انجام مي دهيم و نخواستيم انجام نمي دهيم ولي هر چه ما از خدا خواستيم خدا بايد حتما عمل بکند پس اينجا اشتباه شده است (نستجير باللّه) او عبد است و ما مولا نه ما عبد باشيم و او مولا. بنابراين اگر بخواهيم خدا به غضب نيايد و امام زمان (عليه السّلام) هم مکدّر نشود اوّلا در دعاهايمان دعوا نکنيم و ثانيا چيزهائي که به صلاحمان نيست قدري فکر کنيم و از خدا نخواهيم. بعضي چيزها را خودمان مي فهميم که صلاحمان نيست.

من موقعي حوائجي را در کاغذ نوشته بودم و به حرم حضرت موسي بن جعفر (عليه السّلام) در کاظمين رفته بودم و اين حوائج را گفته بودم بعد به مسافرخانه اي که با مرحوم حاج ملاّ آقاجان بوديم رفتم. ايشان گفت کاغذت را دربياور (نمي دانم مطّلع شده بود يا نشده بود و همين طوري گفت) و بعد گفت اين حاجتت فلان وقت داده مي شود و اين به اين دليل به صلاح تو نيست من فکر کردم و ديدم راست مي گويد و اگر قبلا خودم فکر کرده بودم مي فهميدم که واقعا صلاحم نبود وقتي انسان به حرم رفته است مستحب است دعا کند. همين طور پشت سر هم مي گويد. الهي هر چه مريض هست شفا بده و مريضهاي اسلام را شفا عنايت بفرما. اللّهمّ اغن کلّ فقير خدايا همه فقرا را ثروتمند بفرما. بعضي گفته اند که اين دعا مربوط به زمان ظهور است. در زمان ظهور حضرت وليّ عصر (عليه السّلام) همه مريضها شفا پيدا مي کنند و همه فقرا غني مي شوند، همه غربا به اوطانشان صحيح و سالم بر مي گردند.

منظورم اين است که اگر حاجت مي خواهيد و دوست داريد امام زمانتان مکدّر نشود يک مقداري را به حضرت واگذار کنيد تا طبق مصالحتان انجام بشود.