آيا حضرت امام حسن عسگري با جعفر کذاب (تائب) از يک پدر و مادر
پاسخ ما:
من در حالات امام هادي (عليه السّلام) نگاه کردم و نديدم که ايشان زن ديگري غير از مادر امام حسن عسگري (عليه السّلام) داشته باشند. و اين مطلب مشخّص باشد که مادر مؤثّر هست. امّا در خصوص ائمّه اشتباه نشود که بگوئيم مادر مؤثّر بوده است که مثلا حضرت امام حسن عسگري امام شده اند. خير، اين طور نيست. ائمّه اطهار (عليهم السّلام) خصوصيّات، اسامي و وضعشان در عالم ذر و قبل از عالم ذر تثبيت شده است و مادرهائي افتخار پيدا کرده اند که ظرف اين وجودهاي مقدّس بشوند. چون گاهي مي شود که مادر وسيله اي براي خوب شدن فرزند مي شود و گاهي فرزند افتخار براي مادر مي شود و ائمّه اطهار (عليهم السّلام) افتخار براي مادرانشان شده اند و خدا اين افتخار را به آنها داده است که مادر امام يا پيغمبر شده اند.
جناب جعفر که خيلي زياد اذيّت و آزار وارد کرد و بعد هم توبه کرد و اينکه گفته اند جعفر تائب بگوئيد چون اواخر متوجّه حقيقت شد و البتّه از اوّل متوجّه حقيقت بود ولي نفس امّاره بالسّوء و هواي نفس ايجاب مي کرد که بگويد (من امام و جانشين برادرم هستم همان چيزي که همه ما در آن هستيم يعني جاه طلبي و رياست، منتهي ما کمتر و او بيشتر و زمينه او هم بيشتر بوده است) حضرت عسگري هم از دنيا رفته اند و کسي هم به صورت ظاهر نيست که جاي ايشان را بگيرد و مردم هم تقريبا به سهم امام دادن و وجوهات دادن تربيت شده اند و کم کم وجوهات مي رسد و پولي مي آورند مخصوصا اگر حکومت وقت هم موافق باشد و جعفر هم با حکومت وقت موافق بود. چه اشکالي دارد که ادّعاي امامت بکند و بگويد من جانشين برادرم هستم، ولي پيش بيني اين جهت از زمان پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) شده بود که پيامبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) فرموده بودند:
دو جعفر در بين فرزندان من هستند و هر دو نفر آنها ادّعاي امامت مي کنند يکي صادق و ديگري کذّاب است. جعفر صادق راست مي گويد و جعفر کذّاب هم دروغ مي گويد و اين لقب را به خاطر مشخّص شدن اين دو جعفر از يکديگر پيامبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) روي امام صادق (عليه السّلام) و جعفر کذّاب گذاشته اند. آن راستگو و اين دروغگو يعني در ادّعاي امامت اين شخص راست مي گويد و آن شخص دروغ مي گويد و بعد از اينکه مسائل حل شد يعني همه فهميدند که حضرت بقيّة اللّه (ارواحنا فداه) جانشين پدرش امام حسن عسگري (عليه السّلام) است و جعفر هم کارش نگرفت و از همان ساعات اوّل بهم خورد.
کسي که به ميّتي نماز مي خواند وليّ آن ميّت است يعني حتّي فرزند بايد بر پدرش نماز بخواند مگر اينکه به کس ديگري اجازه بدهد يا اينکه پدر بر فرزند بايد نماز بخواند و وليّ ميّت بايد بر ميّت نماز بخواند. وقتي که حضرت عسگري (عليه السّلام) از دار دنيا رفتند جعفر مي خواست از همين جا مسأله خلافت را شروع بکند و آمد نماز بخواند حضرت بقيّة اللّه (روحي فداه) آمدند و کنار دامنش را گرفتند و به طرفي کشيدند و فرمودند:
من اولي هستم که بر جنازه پدرم نماز بخوانم تا اينکه تو بخواني. چون من پسرش هستم و تو برادر هستي و ولايت مخصوص من است و از همانجا مسأله تقريبا حل شد يعني موضوع منتفي شد.
بعضي هستند که محمّد بن حنفيه برادر امام حسن و امام حسين را امام مي دانند يا بعضي الان بعد از 1300 سال هنوز زيد بن علي بن الحسين را امام مي دانند امّا هيچ کس نيست که جعفر را پس از امام هادي (عليه السّلام) امام بداند چون از همان لحظه اوّل قطع شد و بهم خورد. اسمش را هم پيامبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) گذاشته بودند و همين سبب شد که جعفر نتوانست در جهت ادّعاي امامت موفّق بشود ولي در اين اواخر توبه کرد و حضرت بقيّة اللّه هم توبه اش را قبول کردند و لذا چون مسأله امامت او از بين رفت اسم کذّاب را به او نگوئيد چون فرزند پيغمبر است و اشتباهي کرده و توبه هم کرده است به او جعفر تائب بگوئيد و جعفر تائب هم که بگويند با جعفر صادق اشتباه نمي شود چون مشخّص است که کار بدي کرده که توبه کرده است و او معصوم نيست.