بازگشت

آيا مي توان در دوران قبل از بلوغ خدمت امام عصر رسيد و آيا اي


پاسخ ما:

تصوّر ما در خصوص امام زمان (عليه السّلام) نبايد بيشتر از اجداد آن حضرت باشد. بعضي ها خيال مي کنند که اگر ما گفتيم بچّه و بزرگ مي توانند امام زمان (عليه السّلام) را ببينند، ما امام زمان (عليه السّلام) را کوچک کرده ايم، ولي اگر گفتيم پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) را همه حتّي ابوجهل و ابوسفيان هم مي ديدند، پيغمبر را کوچک نکرده ايم، بلکه اين طبيعي بودن جريان است، اين اشتباه است که انسان فکر کند حتما بايد به مراحلي از کمالات برسد، تا ملاقاتي برايش حاصل بشود، به جهت اينکه کسي که به کمالات عاليه انساني رسيده هم معلوم نيست بتواند با اراده خود خدمت امام زمان (عليه السّلام) برسد، در حالي که يک آدم بسيار بد ممکن است خدمت امام زمان (عليه السّلام) برسد، چون اختيار و مصلحت در دست آن حضرت است و اگر کسي گفت که من خدمت امام زمان (عليه السّلام) رسيده ام، دليل بر اينکه حتّي دينش درست باشد نيست چون در ملاقاتهائي که نقل کرده اند مسيحي، سنّي ناصبي، افراد بي سواد هم خدمت امام زمان (عليه السّلام) رسيده اند، قضايايش هم مسلّم و معتبر و با معجزه توام بوده است، علّت آن هم اين است که امام عصر (عليه السّلام) با همين بدن معمولي ميان مردم هستند و مانند ملائکه و يا اجنّه نيستند که غائب باشند و ديده نشوند و گاهي براي بعضي از افراد خود را ظاهر کنند در هر کجا حتّي اگر در دهي زندگي مي کنند، اهل محل آن ده بچّه دارند، آدم بزرگ دارند، چه بشناسند چه نشناسند همه هر روز حضرت وليّ عصر (عليه السّلام) را مي بينند. مسأله مهم شناخت و معرفت حقيقي آن حضرت است. چون يقينا پيغمبر اکرم (صلّي اللّه عليه و آله) مقامش بالاتر از امام زمان (عليه السّلام) است، آن دو سه نفر (ابوجهل و ابوسفيان و امثال اينها) هر روز پيغمبر را مي ديدند. ديدن تنها مسأله اي نيست بلکه معرفت آن حضرت مهم است. معرفتي که بشناسند، باز هم نه اينکه اسمش را بدانند و بگويند اين آقا امام زمان (عليه السّلام) است، بلکه معرفت به مقام حضرت بقيّة اللّه را داشته باشند، البتّه اين مال کمّلين و افرادي که اهل کمالات اند مي باشد.

امّا در مورد بچّه ها، چه اشکالي دارد که آنها امام زمان (عليه السّلام) را ببينند، چرا ما بايد آنها را تکذيب کنيم، اتّفاقا زياد هم هستند، البتّه گاهي مي شود پدر و مادرها با اين وسيله براي بچّه خود دکان باز مي کنند و همان حالات روحي بچّه را هم از بين مي برند. به هر حال در کنار هر کار حقّي، باطلي هم هست. مثلا نماز که اين قدر پر ارزش است در مقابلش نماز با ريا و براي نشان دادن به مردم هم هست که علاوه بر اينکه نمازش باطل است کار حرامي هم کرده که اين گونه نمازي را خوانده است. قرآن خواندن که اين قدر مهم است در کنارش ربّ تالي القرآن والقرآن يلعنه است يعني افرادي هستند که قرآن مي خوانند و قرآن لعنتشان مي کند در کنار ملاقات با امام زمان (عليه السّلام) هم يک عدّه هستند که سوء استفاده مي کنند و ادّعاي بي جا مي نمايند خدا ما را از شرّ شيطان و نفس امّاره بالسّوء حفظ کند.