بازگشت

نشانه هاي نور


قرآن کريم:

(سَنُريهِمْ اياتِنا فِي الاْفاقِ وَ في اَنْفُسِهِمْ حَتّي يَتَبَيَّنَ لَهُم اَنَّهُ الْحَقُّ) [1] .

عن الصادق(عليه السلام): «خُرُوجُ الْقائِمِ هُوَ الْحَقُّ....» [2] .

«به زودي آيات و نشانه هايمان را در آفاق و در نفس هايشان به آنان نشان مي دهيم، تا اين که براي آنان روشن گردد که آن حقّ است»

حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند: «منظور از حق در اين آيه شريفه قيام حضرت قائم عليه السلاماست.»

ابعاد وجودي حضرت بقيّة الله الأعظم ارواحنافداه دائما هدف پيکان هاي کهنه شبهات پوسيده و بي اساس بوده.

منکرين آن وجود مسعود، هميشه در صدد دست يافتن به دست آويزي سست و بي بنياد بوده اند تا آتش کينه اي که در دل ناپاک خويش دارند، به وسيله آن خنک سازند، و با زياد شدن منکرين حضرت، بر کثرت سپاه خويش بنازند.



[ صفحه 96]



امّا قران مجيد دائماً با جملات رسا و زيبا و بيانات بليغ و شيوا، کتاب مکر آنان را ورق ورق کرده و در زير باران شديد آيات بيّنات خويش به دست سيل نابودي سپرده است.

آري آن ها که پهناي دلشان، مرداب گنديده اي از عقايد انحرافي شده، گاهي با انکار امکان طول عمر انسان و گاه با شبهه در طولاني شدن زمان غيبت، سعي در خاموش کردن نور الهي با دهان خويش دارند

(يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِافْواهِهِمْ) [3] .

غافل از آن که چراغ فروزان و بر افروخته شده از نور الهي خاموش شدني نيست.

(وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِه وَلَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ) [4] .

خداوند در زمان غيبت و پيش از ظهور آن بي کران نور، آن قدر نشانه و علامت در وجود خودِ مردم و آسمان و زمين به آنان نشان دهد که مانند روز روشن بر ايشان واضح و مبيّن شود که آن قيام بزرگ حق است و حقيقت دارد، و آن چه به گوش شنيده بودند و به زبان، انکار مي کردند اکنون به چشم باز مي بينند و ديگر هنگامه انکار به پايان رسيده.

علامات قيام حضرت ولي عصر عليه السلام بر دو گونه اند، علامات حتمي و غير حتمي. [5] .



[ صفحه 97]



علامات آن نشانه هايي است که نزديک يا مقارن ظهور حضرتش اتفاق مي افتد، و با وقوع آنها، ظهور را در پي خواهد داشت، مانند نداي جبرئيل که مردم را براي بيعت با آن خليفه خداوندي دعوت مي نمايد، و در پيشگاه آن حضرت فرياد مي زند:

«البيعة لله.» [6] .

«اين بيعت از براي خداست.»

از ديگر علامات آن است که مردم چهره منور امير دايره وجود، حضرت مولي الموحدين اميرالمؤمنين عليه السلام را بر سينه نيلگون آسمان مشاهده مي کنند و صدايي مي شنوند که ندا مي کند:

«اي مردم اين امير مؤمنان است که به عالم دنيا بازگشـته اسـت.»

ديگر آن که خورشيد رسم صبحگاهي خويش را برهم مي زند و اين بار از مغرب طلوع مي کند. [7] .

يا اين که بر خلاف عادت فلک، خورشيد در نيمه ماه رمضان و ماه در آخر آن مي گيرد. [8] .

و ديگر علاماتي که تفصيل و شرح آن ها در گنجايش اين نوشتار نيست و چه کتاب هاي عريض و طويلي که در علامات ظهور به دست



[ صفحه 98]



علماي شيعه [9] و يا مخالفين نوشته شده، و هزاران علامت در آن ها به ثبت رسيده است.

و بالاخره خداوند متعال با آيات بسيار، حجّت خويش را بر مردم باهر و ظاهر و به نصرت و ياري خويش او را بر جهانيان قاهر خواهد نمود.

(يَسْتَنْبِؤُنَکَ اَحَقٌّ هُوَ قُلْ اي وَ رَبّي اِنَّهُ لَحَقٌّ) [10] .



[ صفحه 99]





و مدّة طالت من الأيام

سلطنة القائم في الأنام




پاورقي

[1] سوره فصلت: 53.

[2] بحار الانوار ج 51 ص 62 حديث 63.

[3] سوره صف: 8.

[4] سوره صف: 8.

[5] علامت حتمي نشانه هائي است که در پي آن، ظهور واقع خواهد شد.

علائم غيرحتمي نشانه هاي است که تحقق آنها براي ظهور الزامي نيست، ممکن است بدون اين که آنها واقع شوند ظهور محقق شود، و يا آنکه واقع شوند ولي ظهور را در پي نداشته باشند.

گفتني است که آنچه بداء ناپذير است و حتمي است، اصل ظهور حضرت بقية الله عجل الله تعالي فرجه مي باشد، از امام صادق عليه السلام روايت شده که حتي در علائم حتمي هم ممکن است بداء شود، يعني ممکن است فرج اتفاق بيفتد بدون آنکه اين علائم واقع شود.

[6] بحار الانوار ج 52 ص 290 حديث 30.

[7] ارشاد شيخ مفيد(رحمه الله) ج 2 باب 40 حديث 3.

[8] ارشاد شيخ مفيد(رحمه الله) ج 2 باب 40 حديث 10.

[9] مانند کتاب «نوائب الدهور في علائم الظهور» از مرحوم ميرجهاني(رحمه الله).

[10] يعني: از تو مي پرسند آيا آن (وعده الهي) حق است، بگو: آري. به پروردگارم سوگند قطعا حق است. سوره يونس: 53.