بازگشت

دليل عقل بر صدق امامت حضرت مهدي


يکي از دلايل، دليل عقل است و عقل با استدلال صحيح حکم مي کند که در هر زماني حتما نياز به وجود امام معصوم (از گناه و خطا) است که کامل باشد و در علوم و احکام، نياز به کسي نداشته باشد؛ زيرا محال است براي مکلّفين، زماني وجود داشته باشد که آنان داراي حجّتي نباشند تا در پرتو او به صلاح نزديک شوند و از تباهي دور گردند و همه مستضعفان (آنان که دستشان به جايي نمي رسد و مظلوم واقع شده اند) نياز به کسي دارند که ستمگران و جنايتکاران را تأديب کند، سرکشان را از نافرماني به راه راست سوق دهد و آنان را از طغيان باز دارد، آموزگار نادان و هشيار کننده غافلان و ترساننده گمراهان و برپا دارنده حدود الهي و رساننده احکام باشد، صاحبان اختلاف و ستيزه جويان را از ديگران جدا سازد، نصب کننده فرمانروايان، نگهبان مرزها از گزند دشمن، حافظ اموال، پاسدار اساس اسلام باشد، مردم را در جمعه ها و عيدها به گرد هم آورد.

و دلايل استوار، ثابت مي کند که چنين فردي با اين ويژگيها، بايد از هرگونه لغزش، معصوم باشد؛ زيرا او به اتّفاق (آراء) از امام، بي نياز است و چنين شخصي بدون شک، بايد، داراي مقام عصمت باشد و قطعا چنين فرد ممتازي بايد با تصريح (پيامبر و امامان) ثابت گردد و داراي معجزات و نشانه هاي صدق باشد، تا او را از ديگران جدا نموده و مشخّص گرداند.

و اين اوصاف و ويژگيها در هيچ کس وجود نداشت، جز در آن کسي که اصحاب امام حسن عسکري (عليه السلام) امامت او را بعد از امام حسن عسکري (عليه السلام) ثابت کردند و او پسر آن حضرت است که حضرت مهدي (عليه السلام) مي باشد چنانکه گفتيم و اين دليل عقلي يک اصل پابرجايي است، که با وجود آن نيازي به روايات و نصوص و تعداد اخبار نيست؛ زيرا خود اين دليل عقلي، امامت آن حضرت را ثابت مي کند.

البته روايات بسياري نيز وارد شده که به امامت فرزند امام حسن عسکري (عليه السلام) صراحت دارند و اين روايات آنچنان است که هيچ عذري باقي نمي گذارد و اين بنده به خواست خدا، به ذکر قسمتي از آن روايات با کمال اختصار - همچون سابق - مي پردازم.