بازگشت

امامت چه مفهومي دارد و چگونه شرح و تفسير مي شود؟


امام و امامت بر حسب لغت مشتق از «اُم» به معناي هر چيز است که چيزهاي ديگر به آن ضميمه و نسبت داده مي شوند، و يا از او پيدا مي شوند، يا الهام مي گيرند، و اطلاق امّت هم بر گروه و جماعتي که در يک امر اشتراک فکري و اعتقادي، يا سياسي، يا مکاني، يا زماني، يا زباني دارند، و ضميمه به هم شده اند، ظاهراً از همين جهت است، و ترجمه و تفسير امام به پيشوا و قائد و رهبر همه به اين ملاحظه است.

پس امام و امّت و امامت، در معني به هم نزديک و وابسته اند هر کجا که امّت هست امام و امامت نيز هست، و امّت بي امام معني ندارد، چنانکه بر مردمي که در يک شهر ويک مکان مسکن دارند يا اهل يک زمان و يک ربان باشند، در صورتيکه از جهت سياست و اجتماع و دين يکسان نباشند، ظاهراً اطلاق امّت مجاز است، چون اطلاق «امام» بر زبان و مکان قابل توجيه نيست، و بلکه در غير انسان اطلاق «امام» اگر چه کتاب ديني باشد، نيز به عنايت مي باشد. و بالاخره اطلاق امّت بر مردمي که پيشوا و امام و رهبر واحد داشته باشند با معناي اصل موافقتر است و حقيقت است. لذا اطلاق امام بر پيغمبر و امام و اطلاق امّت بر پيروان پيغمبر و امام حقيقت است. [1] .

اما اطلاق امّت بر مردم فارس و روم و هند يا اصناف پرندگان و جانداران ديگر، يا پيروان تورات و انجيل، اگر مجاز نباشد مثل اطلاق امّت بر پيروان پيغمبر و امام، ظاهر در معناي حقيقي نيست.

بنا بر اين، امّت بر گروهي گفته مي شود که به واسطه پيروي از امام واحد، همه هم قطار و به امام خود انتساب داشته و مقتدي باشند. و امام کسي است که اين گروه به او منضم و منتسب و رهبر و پيشوا و مقتداي آنها باشد. اين هم ناگفته نماند، چنانکه اشاره شد بر حسب لغت «امام» بر هر کسي که جماعتي به او انضمام و انتساب دارند، خواه امام حق و عدل باشد يا امام باطل و جور، اطلاق مي شود، اما وقتي بطور مطلق امام گفته شود، ظاهر در امام حق است يعني آن امام حق مقصود است.

اين توضيحات بر حسب لغت و مفهوم و معني لغوي امام و امامت و امت است که مع ذلک بايد گفت به تحقيق و بررسي و مراجعه بيشتر به کتابهاي لغت و مخصوصاً تأمّل بيشتر در آيات قرآن مجيد و نهج البلاغه و احاديث نياز دارد.


پاورقي

[1] رجوع شود به تعليقه «1».