بازگشت

چه کس و چند نفر را پيغمبر بر حسب مأموريت الهي به امامت منصوب


با علم به اينکه پيغمبر اکرم (ص) وصي و خليفه و امام و وليّ امر بعد از خود را معين فرموده است تا تحت رهبري او، انقلاب و رسالت اسلام امتداد يابد، و با توجه به اينکه براي احدي دعواي تعيين و نصب الهي به خلافت، غير از امير المؤمنين و ساير ائمه عترت و اهل بيت رسالت: نشده است، ثابت مي شود که خليفه و جانشين و رهبر انقلاب اسلام و معلم اول و اول معلم و استاد يگانه اين مکتب بعد از حضرت رسول اعظم (ص) علي، و پس از آن ساير ائمه: مي باشند.

آيات کثيره قرآن مجيد که بر ولايت و فضائل علي (ع) تفسير شده و احاديث و نصوص متواتر مثل حديث غدير، و احاديث ثقلين، و احاديث امان و احاديث سفينه، و يوم الدار و صدها و بلکه هزارها حديث معتبر ديگر، بر اين مطلب صراحت دارند، که هر کس بخواهد در حدودي بر کثرت اين احاديث و استحکام ارکان نظام امامت، چنانکه شيعه معتقد است، مطلع شود، مي تواند به کتابهائي مثل دوره «عبقات» و «الغدير» و «دلائل الصدق» و «احقاق الحق» و «بحار الانوار» مراجعه نمايد.

و اما اينکه چند نفر به امامت منصوب و معرفي شده اند، علاوه بر آنکه در طي همان احاديث بسياري که ارتباط با خلافت و امامت علي (ع) وارد است، اين موضوع، يعني عدد ائمه: مطرح و منصوص است. بالخصوص روايات بسيار از حضرت پيغمبر (ص) بر عدد آنها دلالت دارد، که براي اينکه کثرت احاديث از طريق اهل سنت معلوم شود کافي است بگوئيم تنها در «مسند احمد» سي و چهار حديث از جابر بن سمره و در «صحيح مسلم» هشت حديث روايت شده است، که با کمال صراحت دلالت دارند بر اينکه عدد ائمه و خلفاي پيغمبر (ص) دوازده نفر است [1] بنا بر اين، شخص مومن به پيغمبر (ص) نمي تواند عدد ائمه و خلفا را بيشتر يا کمتر از اين بگويد و اينجا است که برادران اهل سنت اگر منصفانه بينديشند، راهي جز قبول مذهب شيعه که موافق اين احاديث است، و اين احاديث جز بر آن قابل انطباق نيست، نخواهند يافت.


پاورقي

[1] بعضي از علماي اهل سنت پيرامون اين احاديث بخصوص کتاب نوشته اند، مثل محمد معين سندي که کتابي دارد به نام: «مواهب سيّد البشر في الائمة الاثني عشر».