مسأله اکثريت
و امّا مسأله اکثريّت نيز به نحوي که در زمان ما مطرح است، که اصولاً ملاک و معيار در اصل حکومت و تمام برنامه ها و قوانين، رأي اکثريت است، علاوه بر معايب بسياري که دارد، شرعي نيست. و اينگونه اکثريّت که در همه جا ملاک و معتبر باشد، بر حسب آيات متعدد قرآن بي اعتبار است.
اسلام برتري جوئي و گردنکشي و استبداد به رأي و خودسري را با شدت رد مي کند، و حکومت بر اين اساس را باطل مي داند، اگر چه مورد قبول اکثريّت باشد و لذا بسياري از مراسم و تشريفاتي که در نظامهاي دموکراسي براي رؤساي حکومت داده اند، با اينکه اکثريّت، بلکه همه، آن را قبول دارند، از نظر اسلام مردود است چون نظام اسلام، نظام: (تعالوا الي کلمة سوائ بيننا وبينکم أن لا نعبد الا الله ولا نشرک به شيئاً) [1] «به سوي کلمه اي بياييد که ميان ما و شما يکسان است، که جز خداي را نپرستيم و براي او شريکي قرار ندهيم».
ونظام: «هون عليک فاني لست بملک انما أنا ابن امرأة تأکل القديد [2] بر خود آسان گير (راحت باش) که من پادشاه نيستم جز اين نيست که من فرزند زني هستم که گوشت خشک مي خورد». و نظام (ان أکرمکم عند الله أتقاکم) [3] «همانا گرامي ترين شما در پيشگاه خداوند پرهيز کارترين شما است مي باشد».
پاورقي
[1] سوره آل عمران، آيه64.
[2] حديث معروف نبوي، سنن ابن ماجه، ج2، ص313، باب القديد.
[3] سوره حجرات، آيه13.