پيشگفتار
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله الذي يؤمن الخائفين وينجي الصالحين ويرفع المستضعفين ويضع المستکبرين والصلاة والسلام علي سيد خلقه وأشرف رسله، أبي القاسم محمد وآله الطاهرين، لا سيما بقية الله وحجته علي الناس أجمعين.
قال الله تعالي: (ونريد أن نمن علي الذين استضعفوا في الارض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثين ونمکن لهم في الارض ونري فرعون وهامان وجنودهما منهم ما کانوا يحذرون).
شناختن و دانستن مفهوم و معناي صحيح دعوت و اصطلاحات هر مکتبي، در قبول يا رد آن دخالت تمام دارد، و بسا که همان تعريف صحيح و شناساندن درست در توجيه و واداشتن به باور و ايمان به آن کفايت کند، و آنان را که ذهني صاف و روشن و پاک از تعصب و لجاجت داشته باشند از خواستن دليل ديگر بي نياز نمايد.
مفاهيم و اصطلاحات و تعريفات دعوت اسلام، که در قرآن مجيد و احاديث شريفه وارد شده است، اين ويژگي را دارند. اسلام، توحيد، نبوت، عدل، امامت، معاد و ساير الفاظ و اصطلاحات اسلامي در قرآن مجيد و حديث، چنان تعريف و تفسير مي شوند که خود به خود باور آفرين است. لذا بسياري در آغاز طلوع خورشيد درخشان اسلام تا حال، به مجرد شنيدن دعوت اسلام آن را پذيرفتند. به عکس تفسيرهاي مغرضانه يا نادرست و ناآگاهانه موجب تحريف و قلب حقايق و ايجاد شبهه و ناباوري مي شود و چون براي اينکه اصطلاحات و دعوت اسلامي از توجيهات ناروا و تفسيرهاي غلط مصون بماند، و کسي در مقام شناخت دعوت اسلام و اصول و فروع آن به گمراهي و ضلالت نيفتد، بر حسب احاديث مأثور ثقلين و احاديث معتبر ديگر، قرآن مجيد و اهل بيت: حجّت و راهنماي امّت مي باشند، در تعريف اسلام و ارکان دعوت آن، بايد به قرآن مجيد و سنت رسول اکرم (ص) و احاديث شريفه اهل بيت: رجوع شود، تا از انحراف و گمراهي مصون بمانيم.
تعريفات و ارشادات و شرح و بيانهائي که از اين منبع باشد صحيح و صد در صد اسلامي و اصيل است.
يکي از اين اصطلاحات و الفاظ اسلامي «امام» و «امامت» است که در قرآن مجيد و احاديث و کتابهائي که در علوم مختلف اسلامي نوشته شده، بسيار ديده مي شود، [1] و فرقه ناجيه [2] و محقه شيعه اثني عشريه را «اماميه» مي گويند، براي اينکه معتقد به وجود امام در هر عصر و زمان مي باشند.
البته کم و بيش اين عقيده را همه درک مي کنند اما از آنجائي که آشنائي بيشتر با اين عقيده سازنده و مفهوم امام و امامت و دانستن رابطه اين عقيده با عمل وبا نظام سياسي و تابعيّت از آن، کمال لزوم را دارد، و نظر به اينکه بر خلاف گمان برخي نا آگاهان، اين مسأله و اصل اسلامي تنها يک مسأله عقيدتي نيست وبه عمل و نظامي که مسلمان بايد تابعيّت آن را داشته باشد ارتباط دارد، و بالاخره علاوه بر اعتقاد به امامت اشخاص و افراد معين، عقيده به نظام مستمر الهي است که بهترين و برترين نظام است، در اين مقاله در رابطه با امامت حضرت بقية الله، مهدي موعود، حجة بن الحسن العسکري ـ ارواحنا فداه ـ و نقش سازنده عقيده به امامت آن حضرت، به طور فشرده توضيحات و مطالبي در صورت چند پرسش و پاسخ در اختيار علاقمندان گذارده خواهد شد، و اضافه مي شود که رسميّت يافتن حکومت شرعي و نظام اسلامي به اجراي احکام سياسي و عدالت اسلام به تعهد و قبول پذيرش مردم از نظام امامت ارتباط دارد. لذا نشناختن امامت و امام زمان و نبودن در اين نظام الهي مساوي است با بودن در نظام جاهليت و رژيمهاي غير اسلامي. چنانکه در حديث شريف نبوي معروف است:
من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية = هر کس بميرد، در حالي که امام زمان خويش را نشناخته باشد، به مرگ جاهليت مرده است.
پاورقي
[1] در قرآن مجيد کلمه «امامت» نيست، اما «امام» به صورت مفرد و جمع آن «ائمّه» در دوازده مورد آمده است.
[2] در موضوع اينکه فرقه ناجيه که در حديث مشهور آمده است شيعه اثني عشري مي باشند، به رساله «حول حديث الافتراق» تأليف نگارنده و کتابهاي ديگر رجوع شود.