بازگشت

سرانجام


پرسشي در اين جا مطرح مي شود که حضرت مهدي (ع) چه مدت پس از ظهور زندگي مي کند و چگونه از دنيا مي رود.

آنچه مسلم است، مدت حکومت و حاکميت مهدي (ع)، بايد به اندازه اي باشد که پايه هاي ظلم و ستمگري ويران گردد و بر جاي آن بنياد عدل و داد استوار گردد بدون ترديد، اين مسأله اساسي، زمان مي طلبد و فرصت مي خواهد. کاري است کارستان و بنا نيست که همه امور را آن حضرت بر اساس معجزه و روش غير عادي به پيش ببرد، بنابراين عقل و شواهد ديگري اقتضا مي کند که آن حضرت مدتي طولاني حيات داشته باشد تا بتواند در اين دنياي گسترده، تحولي همه جانبه و فراگير، ايجاد کند و جهان را به اسلام و ارزشهاي اسلامي آشنا سازد.

اما اين مدت چه اندازه به طول مي انجام، خيلي روشن نيست، روايات وارده از طريق عامه و خاصه، گوناگون است:

پنج، بيست، سي و چهل سال، در منابع اهل سنت. [1] .

نوزده، بيست، سيصد و نه سال، در منابع شيعي [2] .

اما اين که چگونه از اين جهان خواهد رفت، به مرگ طبيعي يا غير طبيعي؟ اختلافهايي در روايات به چشم مي خورد.

برخي از روايات مي گويند که آن حضرت مدتي حکومت خواهد کرد سپس وفات مي کند و مسلمانان بر او نماز مي گذارند. [3] .

از بعضي از روايات استفاده مي شود که مرگ آن حضرت طبيعي نخواهد بود و به دست جنايتکاران، با مشخصاتي که براي آنان در روايات ذکر شده،

به شهادت مي رسد. [4] .

بررسي و قضاوت در اين امر مبتني بر دو مسأله است:

1. آيا همه امامان معصوم (ع) شهيد مي شوند، يا امکان دارد که به مرگ طبيعي از دنيا بروند. در فرض اول، دليل و مستند آن چيست؟

2. اگر در ساير ائمه (ع) پذيرفتم که همه به شهادت رسيده اند، نسبت به امام زمان (ع) چه خواهد شد؟ اجل طبيعي يا شهادت؟

بدون ترديد، امامان معصوم (ع) تا زمان امام عصر (ع)، همگي معاصر با سردمداران پليد و حاکمان قسي القلب و خون آشامي بوده اند، آسايش و آرامش نداشته اند.

اما آيا همه آن بزرگواران، به شهادت رسيده اند، يا خير، برخي از آنان به مرگ طبيعي از دنيا رفته اند، بين علماي شيعي نزديک به زمان معصوم، اختلاف است:

شيخ صدوق بر اين باور است:

«همه معصومين (ع)، به اجل غير طبيعي از دنيا رفته اند... کسي که چنين عقيده نداشته باشد از ما نيست.» [5] .

شيخ مفيد، در جواب صدوق مي نويسد:

«فاما ما ذکره ابوجعفر، رضي الله عنه، من مضي نبينا و الائمة (ع) بالسم والقتل فمنه ثابت و منه مالم يثبت و المقطوع به ان اميرالمؤ منين (ع) الحسن (ع) و الحسين (ع) خرجوا من الدنيا بالقتل ولم يمت احدهم حتف انفه و ممن مضي بعدهم مسموما موسي بن جعفرو يقوي في النفس امرالرضا (ع) و ان کان فيه شک، فلا طريق الي الحکم فيمن عداهم بانهم سموا او اغتيلوا او قتلوا صبرا، فالخبر بذلک، يجري مجري الا رجاف و ليس بتيقنه سبيل».» [6] .

آنچه را که شيخ صدوق در رابطه با درگذشت پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) به ستم و قتل گفته، برخي از آنها ثابت است و برخي مشکوک. اما شهادت اميرالمؤ منين علي و امام حسن و امام حسين (ع) به قتل حتمي و قطعي است. پس از ايشان، مسموميت و شهادت موسي بن جعفر (ع) نيز قطعي و مسلم است. درباره امام رضا (ع) نيز قول قوي مسموميت و شهادت ايشان است، گرچه جاي ترديد هست. اما در ديگر ائمه (ع) راهي براي اثبات اين که آنان به وسيله ستم يا ترور و يا قتل صبر، به شهادت رسيده اند، در دست نيست.

آنچه از راه احساسات گفته مي شود، يقين آور نخواهد بود.

علامه مجلسي پس از آن که روايات را زير عنوان: «انهم عليهم السلام لايموتون الا بالشهادة» مي آورد، نظر شيخ مفيد را مورد نقد و بررسي قرار مي دهد و مي نويسد:

«با توجه به اخبار فراواني که مبني بر شهادت ائمه (ع) در دست است و نيز نمونه هاي خاصي که در برخي از آنان وجود دارد، نمي توان آن را نفي کرد. البته غير از علي و فاطمه و حسن و حسين و موسي بن جعفر و علي بن موسي الرضا (ع) که دليل قطعي بر شهادت آنان داديم در ديگر ائمه (ع) چنين دليل قطعي نداريم، اما دليل بر نفي هم نداريم و قرائن و شواهد تاريخي مؤ يد شهادت آنان نيز هست. شايد مقصود شيخ مفيد هم نفي قطع و تواتر است، نه رد دومي و نفي اصل مسأله.» [7] .

بزرگاني که به شهادت همه امامان معصوم (ع)، به دست جنايتکاران قاتل هستند دلايلي دارند، از جمله: امام رضا مي فرمايد:

«ما منا الا مقتول.»

يا امام حسن مجتبي (ع) مي فرمايد:

«والله لقد عهد الينا رسول الله (ص) ان هذا الامر عليکم اثنا عشر اماما من ولد علي و فاطمة، ما منا الامسموم او مقتول» [8] .

به خدا سوگند، پيامبر (ص) به ما اين عهد و وعده را داد که امر امامت را دوازده تن از فرزندان علي و فاطمه (ع) به دست خواهند گرفت و هر يک از آنان، مسموم يا مقتول خواهند شد.

قائلين به شهادت ائمه، اصل کلي را از اين روايات استفاده کرده اند و بر اين نظرند که ساختار بدني پيامبر (ص) و امامان (ع) به گونه اي است که زمينه و ظرفيت حيات و عمر طولاني را دارند، مگر عارضه و حادثه اي از خارج بر آنان تحميل شود. [9] .

ولي برخي از بزرگان کليت اين احاديث: «مامنا الا مسموم او مقتول» را نپذيرفته اند.

طبرسي مي نويسد:

«بسياري از اصحاب ما، بر اين باورند که امام حسن عسگري (ع) و ساير ائمه (ع) با شهادت از دنيا رفته اند و بر اين معني به روايتي از امام صادق (ع) استدلال کرده اند که: «ما منا الا مقتول او شهيد» و الله اعلم بحقيقة ذلک.» [10] .

جمله اخير ايشان گوياي اين معني است که شهادت همه ائمه (ع) در نظر ايشان قطعي و مسلم نبوده است.

با توجه به نکات ياد شده روشن شد که اگر نظر شيخ صدوق را بپذيريم و به روايات «ما منا الا مسموم او مقتول» پايبند باشيم و آنها را از نظر سند بپذيريم، امام زمان (ع) به دست جنايتکاران به شهادت مي رسد. ولي اگر قول شيخ مفيد را بپذيريم و به روايات: «ما منا الا مسموم او مقتول» پايبند نباشيم بايد بگوييم که چگونگي مرگ آن عزيز، روشن نيست. والله اعلم.


پاورقي

[1] «سنن ابي داوود»، ج 4: 116؛ داراحياء السنة النبوية.

[2] «اعلام الوري بأعلام المهدي»، طبرسي، 434، دارالمعرفة، بيروت؛ «کتاب الغيبة» شيخ طوسي: 471، 474، «بحارالانوار»، ج 52: 280، 299.

[3] «بحارالانوار»، ج 52: 383.

[4] «تاريخ ما بعد الظهور»، سيد محمد صدر: 881؛ مکتبة الام اميرالمؤ منين العامة، اصفهان.

[5] «اعتقادات»، شيخ صدوق، تحقيق عصام عبدالسيد، چاپ شده در مصنفات شيخ مفيد، ج 5: 99،کنگره شيخ مفيد.

[6] «تصحيح الاعتقاد» شيخ مفيد، حسين درگاهي، چاپ و مصنفات شيخ مفيد، ج 5:: 131.

[7] «بحارالانوار»، ج 27: 213، 216، 217.

[8] «بحارالانوار»، ج 27: 213، 216، 217.

[9] «تاريخ الغيبة الصغري»: 230، مکتبة الامام اميرالمؤ منين، اصفهان.

[10] «اعلام الوري»: 349.