خصوصيات آن چيست؟
به طور کلي، آرمان مزبور در ظرف انديشه ديني، با شکلهاي ديگر آن در آيينه افکار غير ديني چه نسبت، چه وجوه اشتراک و يا اختلافي دارد؟
و آيا با اقتباس از آن خصوصيات مي توان در ترسيم الگوي توسعه اسلامي، که نياز و عطش امروزين جامعه ماست برنامه اي هر چند ناقص فراهم آورد؟
براي پاسخ به پرسشهاي ياد شده، ناچاريم که نخست تصويري دقيق از انديشه «مدينه فاضله» در قرأتهاي مختلف آن داشته باشيم. به همين منظور به تورق تاريخ انديشه انساني پرداختيم تا تعينات مختلف اين انديشه را بازيابيم. در اين ميان، به طور کلي با دو رويکرد مختلف نسبت به موضوع ياد شده برخورد مي کنيم، رويکرد عصر جديد و رويکرد عصر قديم. با پي گيري مشخصات دو شيوه تفکر ياد شده تا مرزهاي بحث «توسعه و دينداري» سير کرده ايم تا از آن رهگذر، در پرتو آموزه هاي ديني (که در خصوص مسأله ظهور وارد شده است) برداشتي صحيح نسبت به پرسشهاي طرح شده بيابيم و به طور کلي، مواضع مذهب را به عنوان يک امر آسماني در برابر يک آرمان زميني، يعني، انديشه (ص) بازيابيم و در همين مجال، در آمدي نيز بر بحث «الگوي توسعه اسلامي» داشته باشيم.