بازگشت

مدينه رفاه


مدينه فاضله اسلامي، مدينه رفاه و آسايش همگاني است. رفاه و تنعم بدان سان که ديگر نيازمند و صاحب حاجتي در سطح جامعه يافت نمي توان کرد. يک دليل مهم بر اين امر، توزيع عادلانه ثروتها و منابع است. در شهر عدالت، که حقوق انسانها محور توجه و برنامه ريزي است، بالطبع بذر اين توجه، محصولي چون رفاه و برخورداري همگاني از مواهب الهي در پي خواهد داشت. هم در تعاليم ديني و هم در آموزه هاي علمي و تجربي بشر، به روشني، به اين واقعيت راه برده ايم که در صورتي جامعه از غنا و تجربي بشر، به روشني، به اين واقعيت راه برده ايم که در صورتي جامعه از غنا و بهره مند عمومي سرشار خواهد گشت که پيشاپيش از عدالت سيراب گرديده باشد و مشکل کشورها در حال حاضر و در قرون و اعصار متمادي، کمبود منابع و مواهب طبيعي بر گستره خاک نبوده، بلکه توزيع نا عادلانه آنها بوده است.

آنچه در روايات ظهور، در اين خصوص آمده است، نشان مي دهد که خواستها و آرزوهاي مادي انسان، در جدول توجهات آرمان شهر اسلامي، نه تنها از ياد برده نشده، بلکه حتي در صدر توجه و عنايت قرار گرفته است و انسانها، به دليل داشتن چنين خواستهايي، نه تنها مورد نکوهش قرار نگرفته اند، بلکه بر توجه خداوند در پاسخ به اين خواهشها تأکيد فراوان رفته است:

پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد:

«در امت من، مهدي قيام کند....و در زمان او، مردم به چنان نعمت و برخورداري و رفاه دست يابند که در هيچ زماني دست نيافته باشند. (و اين رفاه شامل تمامي انسانها خواهد بود چه) نيکوکار و چه بدکار. آسمان مکرر بر آنان ببارد (کنايه از وفور مواهب طبيعي) و زمين چيزي از روييدنيهاي خود را پنهان نسازد.» [1] .

در روايات ديگر سخن از کثرت مال، [2] وفور نعمتها، بارانهاي پي در پي، سبکباري و رهايي از بارهاي سنگين زندگي، [3] آسودگي از رنج طلب کردن و نيافتن، سخني از اداي قرض تمام مقروضين و اداي دين تمام صاحبان دين است، سخن از بي نيازي تمام انسانهاست و سخن از بذل و بخشش امام عليه السلام بر همگان است، به طوري که از طلب مال و بخشش ديگران بي نياز گردند. [4] در آنجا سخن از عمران و آبادي تمامي عرصه خاک است، به گونه اي که چون آن حضرت قيام کند، همه خرابيها را آباد کند، [5] تمامي سطح زمين را از سرسبزي و نشاط و طراوت بپوشاند، [6] گنجها و معادن زمين، همگاني مورد استخراج قرار گيرند و زمين آنچه را که در درون مخفي داشته، براي رفاه و آسايش ‍ انسانها به دست او خواهد سپرد. [7] .


پاورقي

[1] بحار الانوار ج 51: 78.

[2] همان مدرک، ج 51: 88.

[3] همان مدرک، ج 51: 123.

[4] همان مدرک 52: 390.

[5] کمال الدين: 331.

[6] بحارالانوار، ج 10: 104.

[7] همان مدرک.