بازگشت

خانه را از امام زمان مي گيرم


آقاي حاج محمد آقاجاني فرمودند:

شخصي به نام حاج انگشت باف معمار، تقريبا در سال 1350 شمسي که در تهران ساکن مي باشد در اثر عمل بساز و بفروش ملک، وضع مالي نامبرده بسيار خراب و به ورشکستگي انجاميد. لذا نامبرده هر شب جمعه از تهران به مسجد مقدس جمکران جهت توسل به ولي عصر (ع) امام زمان مي آمد، چون شوهر همشيره ما بود به منزل ما مي آمد، يک شب جمعه مي بيند که بعضي از حيوانها وارد حياط مسجد مي شوند، تصميم مي گيرد که با کمک مردم ديواري جهت حياط مسجد مقدس جمکران بکشد، لذا با توکل به خدا و امداد از حضرت بقيه الله الاعظم پس از يکسال و اندي ديوارکشي تمام شد.

شبي حاج حسن رو به من گفت: ديوار مسجد را تمام کردم، من به او گفتم: مي خواستي از حضرت يک خانه به تو بدهد، ايشان فرمودند: توجهي نداشتم، امشب مشرف مي شوم، خانه را از امام زمان (ع) مي گيرم، انشاء الله تا اينکه خانه ام مجاني باشد، و پول محضر هم ندارم.

هفته بعد آمد منزل ما، گفت: خانه را از امام زمان (ع) گرفتم و پول محضر آن را هم فروشنده داد، پول خانه را هم بابت سود احتمالي يک تقسيم بندي زمين مجانا واگذار نموده، خانه مذکور در خيابان ناصريه تهران



[ صفحه 140]



موجود است، سه طبقه است، بسيار خانه خوب، داراي شش اطاق و دو مغازه و زيرزمين.

اينجانب شاهد و ناظر مراتب نامبرده مي باشم و در آن خانه متجاوز از سي مرتبه رفت و آمد داشته ام، چون شنيدم حضرتعالي کتابي جامع و پرارزش ‍ از کرامات و معجزات مسجد مقدس جمکران که به دستور حضرت ولي عصر امام زمان (ع) که بيش از يکهزار سال بنا گرديده، در دست تاليف داريد خواستم من هم به اندازه قطره اي بهره مند شوم.

توضيح اينکه آقاي حاج محمد آقاجاني مرد خير و نيکوکاري است و کمکهاي زيادي در راه خدا و ائمه معصومين عليهم السلام به فقرا و مستمندان نموده است، من باب نمونه مسجدي بسيار مجلل در خيابان چهارمردان، نرسيده به گلزار شهدا علي بن جعفر عليه السلام بنا نموده، هر کسي مناره آن مسجد را ببيند به ياد مدينه منوره مي افتد.

در سال 72 بود که معظم له از مکه تشريف آورده بودند، و حقير به ديدنشان مشرف شدم، در خدمت سرور معظم آقاي حاج حسن آقاجاني که صحبت از جمکران شد در همين منزل تصميم گرفتم کتابي در فضيلت مسجد مقدس جمکران تاليف نمايم، الحمدالله از توجيهات امام زمان (ع) خداوند اين توفيق را به حقير کرامت فرمود.