بازگشت

کراماتي که از مسجد مقدس جمکران ديدم


حقير وقتي وارد شهر مذهبي قم شدم يکسال در منزل حضرت آية الله حاج سيد قادر ميرعظيمي اخوي بزرگوار بودم که بعد از آن آمدم به مدرسه فيضيه حجره 12 مشغول به تحصيل علوم ديني شدم تا اينکه رفقاي ما براي عمامه گذاري از آقايان مراجع دعوت مي کردند به مدرسه فيضيه و جشن مي گرفتند، بنده عصر رفتم به مسجد مقدس جمکران بعد از نماز تحيت مسجد و نماز امام زمان عليه السلام خواندم، عرض کردم يا صاحب الزمان عليه السلام من مهمان تو هستم، نوکر و سرباز شما هستم، پناه به شما آورده ام و



[ صفحه 113]



کسي غير از خدا و شما ندارم، به حق پدرت و به حق مادرت فاطمه زهرا عليهاالسلام و جدت امام حسين عليه السلام به من کمک کن، حاجت مرا روا کن.

آن شب در عالم خواب ديدم سيد بزرگواري فرمودند فردا صبح در حرم حضرت معصومه خودت عمامه به سرت مي گذاري، عصر يک نفر از اطراف قم مي آيد شما را براي منبر مي برد، بنده همين دستور آقا را انجام دادم، عصر آن روز يک نفر به نام حاج اصغر رياضي آمد ما را برد به نزديکي امامزاده جعفر جهت منبر که حدود بيست خانوار بودند و مسجد نداشتند، در منزل خود اصغر رياضي نماز جماعت و منبر بود وقتي بنده به منزل ايشان رسيدم گفتند آقا مي خواهم خمس مالم را بدهم، حساب کرديم بيست و پنج هزار تومان بدهکار شدند، ده هزار تومان دادند بابت سهمين، چون مقلد آيت الله العظمي نجفي مرعشي بودند حقير ده هزار تومان به محضر معظم له بردم، آقا فرمودند کجا هستيد و کي عمامه گذاشتيد؟

داستان مسجد مقدس جمکران را نقل کردم در حالي که آن مرجع بزرگ جهان شيعه گريه مي کردند فرمودند برو قدر امام زمان عليه السلام را بدان و پنجهزار تومان پول به من دادند و با خط مبارک خودشان براي حقير اجازه نامه نوشتند.

و فرمودند مسجد مقدس جمکران معجزات و کرامات زيادي دارد دست از اين مسجد شريف و مقدس بر نداريد و به دوستان و رفقاي خود بگوئيد به اين مسجد مقدس جمکران بيشتر بروند چون رفت و آمد امام زمان در اين مسجد زياد است.

خلاصه از عنايت امام زمان عليه السلام و از برکات دعاي حضرت آية الله العظمي آقاي نجفي مرعشي و کرامات مسجد مقدس جمکران



[ صفحه 114]



حقير در همين محل و اطراف آن چندين مسجد و مدرسه و مکتب قرآن و کتابخانه عمومي و اماني تاسيس نمودم، اميدوارم مورد رضاي حضرت ولي عصر امام زمان عليه السلام قرار گيرد.