بازگشت

آية الله العظمي گلپايگاني به مسجد مقدس جمکران مشرف مي شوند


علماء و مراجع بزرگوار ما در مواقع حساس و بحرانهاي شديد با نوشتن عريضه و توسل به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان روحي له الفداء از آن حضرت کمک گرفته و مي گيرند.

از جمله حضرت آية الله العظمي آقاي گلپايگاني قدس سره متوفي 1414 هجري قمري که در گرفتاريهاي مهم عريضه نوشته و در گل نهاده و به طرف مسجد مقدس جمکران قم روان مي شدند و عنايت خاصي به مسجد مقدس جمکران داشتند و از اين راه از حضرت ولي عصر امام زمان (ع) کمک مي گرفتند.

حجه الاسلام و المسلمين آقاي ابطحي فرمودند:

در اواخر سال جنگ تحميلي بين ايران و عراق در حالي که مرتب آتش و بمب بر سر مردم مي باريد و مردم بي پناه به اطراف و دهات به سر مي بردند و جمعي نيز به مسجد مقدس جمکران و اطراف آن پناه برده بودند حضرت آية الله العظمي گلپايگاني با جمعي از علماء و نزديکان مشرشف به مسجد مقدس جمکران شدند تا با توسل و عرض ادب به ساحت مقدس صاحب الزمان عليه السلام و دعا براي رفع گرفتاري مسلمانان مخصوصا ايران اسلامي حقير هم افتخار نصيبم شد لذا معظم له عريضه نوشته بودند براي آن حضرت به اينجانب دادند که طبق دستور رسيده گل بگيرم و با دعاي مخصوص خدمت حضرت حسين بن روح ميان آب بيندازم حقير طبق دستور انجام دادم و عرض کردم آقاجان امام زمان اين نامه از طرف مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمي گلپايگاني است و مردم در حالي که اطراف آقا را گرفته بودند مي گفتند يا صاحب الزمان حاجت آقا



[ صفحه 44]



را امشب بر آورده فرما و همه گريه مي کردند و دعا مي کردند فردا صبح شخص مومن و صالح و عالم منزل آمد و فرمود من خوابي ديدم ولي مفهوم او را ندانستم تصميم گرفتم پيش شما بيايم و جواب بگيرم فرمود در عالم رويا ديدم شخصي فرمود به آقا بگوييد جواب شما را حضرت سه روز ديگر مي دهند.

من از خوشحالي گريه مي کردم همانطور که نامه و عريضه آن مرجع بزرگ به وسيله من بود حضرت فرموده بودند پيش حقير آمدند تا من به آقا عرض ‍ کنم حضرت فرموده جواب عريضه سه روز ديگر داده مي شود و منتظر نتيجه بوديم که روز سوم از طرف عراق اعلان آتش بس يک طرفه شد و جنگ تخفيف پيدا کرد و سرانجام جنگ تمام شد.

حجه الاسلام و المسلمين آقاي ابطحي فرمودند يکي از علما وارسته و متدين به منزل حقير آمدند و فرمودند چه خبر ديروز بعد از ظهر منزل آقا بود که شخصي حرفي و مطلبي را دو روز قبل مي زد و پيش بيني مي نمود؟

حقير عرض کردم مرحوم آية الله امامي از اصفهان وجهي سهم مبارک امام عليه السلام فرستاده بود، رفتم خدمت آقا بدهم جمعي از علما محضر مبارک آقا بودند معظم له صدا زدند باقر (حجه الاسلام آقاي حاج سيد محمد باقر آية الله زاده گلپايگاني) معلوم شد آقا نجم الثاقب را مي خواهند و خودشان بنا دارند عريضه بنويسند بنده کتاب نجم الثاقب را آوردم و جلو معظم له گذاشتم فورا حرکت فرمودند و به افرادي که در خدمتشان بودند فرمودند فردا بيائيد بلند شدند به طرف اطاق مخصوص خود نزديک درب اطاق عرض کردم آقاي امامي اين مبلغ را فرستاده اند تا خدمت شما بدهم فرمودند بماند براي افطاري ائمه جماعات اصفهان



[ صفحه 45]



جهت ماه مبارک رمضان درب اطاق را بستند گويا مشغول نوشتن عريضه خدمت حضرت حجه عليه السلام شدند تا بعدا مشرشف به مسجد مقدس جمکران شوند اول غروب دکتر طالقاني تلفن زدند که به اتفاق آية الله آقاي حاج سيد مرتضي قصد زيارت آقا را دارند عرض کردم آقا مشرف شدند به مسجد مقدس جمکران و پس از مراجعت که به طول هم کشيد تا ساعت 10 شب بود که موفق به زيارت و ديدار آقا گرديدند و جاي شما خالي چه حالي آقا داشتند و آن چند نفر که در مجلس حضور داشتند عالمي بنا کرد کلمه لا اله الا الله را تکرار کردن و گفتند دو روز قبل آن عالم وارسته چه فرمودند؟ گفتند فرمودند من تا به حال منزل آية الله العظمي آقاي گلپايگاني و شخص ‍ ايشان را نديدم لکن چه خبر است مشاهده مي کنم فردا بعد از ظهر منزل ايشان و ساعتي چه نوري و چه حالي و چه رابطه اي و چه عنايتي به به و مرتب تکرار مي کرد و غبطه مي خورد و در شگفت مي بودند.

معلوم مي شود اين نوشتن عريضه و مشرف شدن به مسجد مقدس ‍ جمکران مورد قبول حضرت حق و عنايت امام زمان عليه السلام قرار گرفته است.



[ صفحه 46]