بازگشت

صاحب زمان






غم مخور روزي ولي و قلب امکان مي رسد

مصلح عالم ولي حي سبحان مي رسد



در پس پرده بود در انتظار امر حق

گر خدا امري کند آنگه شتابان مي رسد



تکيه بر ديوار کعبه مي دهد محبوب حق

از دهان در فشانش صوت قرآن مي رسد



چون نمي گردد عمل دستور قرآن در جهان

بهر اجرا مجري احکام يزدان مي رسد



داد مظلومان بگيرد او ز ظالمها بسي

روزگاري آن پناه بي پناهان مي رسد



ما مريضيم و دوايي نيست بر درمان ما

آن طبيب ما مريضان بهر درمان مي رسد





[ صفحه 176]



(منتظر) در انتظار مصلح عالم بود

شيعيان صاحب زمان روزي فروزان مي رسد