گريه بر شهيد
در صدر اسلام در ميان شهداي زمان پيامبر، آنکه از همه بيشتر درخشيد و به او لقب سيد الشهداء يعني سالار شهيدان، در آن زمان دادند، جناب حمزش بن عبدالمطلب عموي بزرگوار رسول اکرم بودند که در احد شهيد شد. آنانکه به زيارت مدينه مشرف شده اند حتما به احد هم مشرف شده اند و قبر جناب حمزه را در احد زيارت کرده اند
[ صفحه 107]
حمزه که از مکه به مدينه مهاجرت کرده بود، کسي نداشت، خودش تنها بود، وقتي که پيامبر اکرم از احد برگشت به مدينه، ديد در خانه همه شهدا گريه هست جز خانه جناب حمزه، حضرت فقط يک جمله فرمود: «اما حمزش فلا بواکي له» يعني همه شهدا گريه کننده دارند جز حمزه که گريه کننده ندارد. تا اين جمله را فرمود، صحابه رفتند به خانه هايشان و گفتند: پيامبر فرمود: حمزه گريه کننده ندارد. زناني که براي فرزندان خودشان يا شوهرانشان، يا پدرانشان، يا برادرانشان مي گريستند، به احترام پيامبر و به احترام جناب حمزش بن عبدالمطلب، آمدند به خانه حمزه و براي حمزه گريستند. و بعد از اين ديگر سنت شد هر کس براي هر شهيدي که ميخواست بگريد، اول مي رفت خانه جناب حمزه و براي او ميگريست
اين جريان نشان داد که اسلام، با اينکه با گريه بر ميت (ميت عادي) چندان روي خوشي نشان نداده است، مايل است که مردم بر شهيد بگريند، زيرا شهيد حماسه آفريده است و گريه بر شهيد، شرکت در حماسه او و هماهنگي با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست
بعد از حادثه عاشورا و شهادت امام حسين عليه السلام که همه شهادتها را تحت الشعاع قرار داد، لقب سيدالشهداء به ايشان انتقال يافت، البته به جناب حمزه هم سيدالشهداء گفته و مي گوئيم ولي سيد الشهداي مطلق، امام حسين است
[ صفحه 108]
يعني جناب حمزه، سيد الشهداي زمان خودش است و امام حسين عليه السلام سيد الشهداي همه زمانها است. آنچنانکه مريم عذرا سيدش النساء زمان خودش است و صديقه کبري سيدش النساء همه زمانها
قبل از شهادت امام حسين، آن شهيدي که سمبل گريه بر شهيد بود، و گريه بر او مظهر شرکت در حماسه شهيد و هماهنگي با روح شهيد و موافقت با نشاط شهيد به شمار ميرفت جناب حمزه بود، و بعد از شهادت امام حسين اين مقام به ايشان انتقال يافت