بازگشت

تلقي قرآن از انسان و تاريخ


بدون شک تعبير و تفسير قرآن از تاريخ، به شکل دوم است. از نظر قرآن مجيد، از آغاز جهان همواره نبردي پيگير ميان گروه اهل حق و گروه اهل باطل، ميان گروهي از طراز ابراهيم و موسي و عيسي و محمد صلوات الله عليهم و پيروان مؤمن آنها و گروهي از طراز نمرود و فرعون و جباران يهود و ابوسفيان و امثالهم بر پا بوده است، هر فرعوني موسائي در برابر خود داشته است لکل فرعون موسي

به تعبير مولوي همواره دو پرچم، يکي سپيد و ديگري سياه، در جهان افراشته بوده است: دو علم افراخت اسپيد و سياه

آن يکي آدم دگر ابليس راه



[ صفحه 54]





در ميان آن دو لشگر گاه زفت

چالش و پيکار، آنچه رفت رفت



همچنين دور دوم هابيل شد

ضد نور پاک او قابيل شد



همچنين اين دو علم از عدل و جور

تا به نمرود آمد اندر دور دور



ضد ابراهيم گشت و خصم او

و ان دو لشکر کين گزار و جنگجو



چون درازي جنگ آمدند ناخوشش

فيصل آن هر دو آمد آتشش



دور دور و قرن قرن، اين دو فريق

تا به موسي و به فرعون غريق



همچنين تا دور عهد مصطفي

با ابوجهل آن سپهدار جفا



در اين نبرد و ستيزها گاهي حق و گاهي باطل پيروز بوده است، ولي البته اين پيروزي ها و شکستها بستگي به يک سلسله عوامل اجتماعي، اقتصادي و اخلاقي داشته است