بازگشت

محکوم بودن اصلاحات


متقابلا اصلاحات جزئي، گامهاي التيام بخش و تسکين آلام اجتماع، خيانت و تخدير و نارواست، سنگ در راه تکامل انداختن و در صف دشمنان تکامل وارد شدن است.



[ صفحه 33]



زيرا گامهاي اصلاحي و التيام بخش، شکاف را - ولو به طور موقت - کمتر مي کند. از ناسازگاريها مي کاهد و کمتر شدن شکاف و کاهش ناسازگاريها آهنگ مبارزه را کند مي کند، کند شدن آهنگ مبارزه موجب تأخير موعد جهش و انقلاب مي گردد و تأخير انقلاب مساوي است با توقف بيشتر جامعه در مرحله پيشين و عقب افتادن تکامل. اين ها نتايجي است که از بينش ابزاري تاريخ گرفته مي شود



[ صفحه 34]



است، نه شخصيت بالفعل دارد و نه شخصيت بالقوه. پايه و اساس شخصيتش با عوامل اجتماعي، مخصوصا عوامل اقتصادي پي ريزي مي شود. از اينرو هر نوع و هر شکل شخصيتي به او داده شود از نظر او که ماده خام و ظرف خالي بي پيش نيست بي تفاوت است. نسبت او با همه شکل ها و همه مظروفها علي السويه است. از اين جهت انسان شبيه يک نوار خالي است که هر چه در او ضبط شود از نظر ذات نوار بي تفاوت است