بازگشت

بصيرت و آگاهي


شناخت مقصد چراغ راه است، راه را بر رونده آشکار و آسان مي سازد. در دو راهيها، او را از سرگرداني رهايي مي بخشد. مردان حقيقت آشنا، از دوري راه، نااميد نمي گردند و در بحرانها، کمرخم نمي کنند. پيچ و خمهاي زندگي و کژيها، آنان را به بيراهه نمي کشاند. چراغي فرا روي دارند و بردبارانه به سوي آن راه مي گشايند. [1] .

علي عليه السلام رويارويي با فتنه هاي کور و رطه هاي هراس انگيز. چون جنگيدن با مسسلمانان بي شعور و جاهلان پينه بر پيشاني بسته را، نه در صلاحيت هر کس که در توان دلير مرداني مي بيند کار کشته و ژرف نگر، که در ظواهر درنگ کرده و از وراي همه موانع پايان را تماشا کنند و اسلام ناب محمدي را از اسلام ناخالص و شرک آلود متمايز سازند.

حضرت در آغاز درگيري با مسلمانان مقدس نماي پيمان شکن، خطاب به ياران، فرمود:

«و قد فتح باب الحرب بينکم و بين اهل القبله، و لايحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر و العلم بمواقع الحق.» [2] .

ميان شما و اهل قبله در جنگ گشوده شد و اين علم را برندارد مگر آن کس ‍ که بينا و شکيبا باشد و دااند که حق در کجا است.

ياران مهدي، در بصيرت، رايت و خردمندي سرآمدند. در فتنه هايي که زيرکان در آن فرو مي مانند، هوشيارانه راه جويند و حق را از باطل باز شناسند.

چنان از جامهاي حکمت سيرابند و آماده کار که:

«حتي اذا وافق القضاء انقطاع مده البلاء حملوا بصائرهم علي اسيافهم و دانوا لربهم بامر واعظهم»» [3] .

چون فرمان خدا آزمايش را به سر آورد، شميرها در راه حق آختند و بصيرتي را که در کار دين داشتند آشکار کردند. طاعت پروردگارشان را پذيرفتند و فرمان واعظشان را شنيدند.

بصيرت و آگاهي عميق از هدفها و راهها و شناخت دوستان و دشمنان اسلام، سبب مي شود که در احياي سنت و مبارزه با بدعت درنگ نکنند و در پي رسالت شرکت زدايي، به همراه امام خود، تبر بر دارند و بت شکني کنند، پيرايه هايي که به اسم دين در ذهنا جاي گرفته و با گذشت زمان مقدس يافته اند نابود سازند و اسلام را در صفا و خلوص نخستين خود عرضه بدارند.


پاورقي

[1] «نهج البلاغه»، فيض اسلام، خطبه 86.

[2] «همان مدرک»، ترجمه دکتر شهيدي، خطبه 173: 179، انقلاب اسلامي.

[3] «همان مدرک»، فيض الاسلام، خطبه 150.