بازگشت

زهد و ساده زيستي


زهد و ساده زيستي، زينت کارگزاران مهدي است.

آرمانش رساندن جامعه به قله رفيع توحيد و عدالت است و خوشکامي و نيک بختي را در آرامش ديگران مي جويند. غذايشان ساده و لباسشان بي پرايه است. زندگيشان از معيشت درويشان فراتر نمي رود. با دردهاي جامعه آشنا و رنجهاي بشر در احساس لطيفشان، بازتاب دارد. نمي توانند تن به آسايش و شادکامي سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خويش نهند؛ چرا که آن که با عشرت طلبان همسو شود و دل در گرو آز و طمع بندد، نمي تواند مروج دين باشد و کارگزاري شايسته براي حکومت عدل و داد. [1] .

امام صادق (ع) به کساني که براي رسيدن به نان و نام در آرزوي حکومت اهل بيت بودند، مي فرمود: «اينک، هنگام آرامش ماست. اگر به قدرت دست يابيم، همراهان ما زندگي دشوارتري از ديگران خواهند داشت. رسم کشور داري ايجاب خواهد کرد که پشتوانه درويشان و بينوايان باشيم. تواضع و فروتني را پيشه سازيم و درناگواريهاي روزگار شريک آنان باشيم، تا مردم از ما الگو گيرند و تلخي زمانه در کامشان گران نيايد. [2] .

امام صادق (ع) در برابر پافشاري دوستان براي قيام و شتاب در خروج قائم فرمود:

«ما تستعجلون به خروج القائم، فوالله ما لباسه الا الغيظ و لاطعامه الا الجشب و ما هو الا السيف و الموت تحت ظل السيف.» [3] .

چرا در خروج قائم شتاب مي ورزيد. به خدا سوگند، لباسش درشت و غذايش ناچيز است. زندگي در حکومت او، جنگيدن است و مرگ در سايه شمشير.

ستمديدگان جهان، آزادي خود را در دست آن پاکبازان ديده و از سراسر گيتي به ياريشان مي شتابند. درستي گفتار و شعارشان را در کردارشان مي جويند و در پي ديدن نشانه هاي اخلاص و صداقت به درگاهش سر مي سپارند.

در حجاز، فرودستان و بينوايان در انتظار ظهور مهدي لحظه مي شمارند [4] و در ساير سرزمينها نيز، غير مسلمانان براي رهايي از ستم بيدادگران، امام را مي جويند به دست مهر او به آستان اسلام، پيشاني مي سايند. [5] .


پاورقي

[1] «نهج البلاغه»، کلمات قصار، شماره 110.

[2] «بحارالانوار»، ج 52: 340. برداشت از سخنان امام به معلي بن خنيس.

[3] «الغيبه»، نعماني: 233.

[4] «بحارالانوار»، ج 53: 83.

[5] «همان مدرک»: 85.